خلاصه ماشینی:
"او با پشتوانهء سالها تجربه در بکار گیری قواعد و استخوان بندی صحیح شکل گرفتهء خط،نقاشخیط را دنبال میکند که خطاطی هنوز وجه غالب اینگونه کارها را تشکیل میدهد.
به عبارت دیگر رنگها در نقاشیخط های او،هر یک زبان خاص خود را داراست و هر کدام معنا و مفهوم خود را القا میکند.
او معتقد است:«هنر بیانتهاست و در آن چار چوب محدود و مشخصی وجود ندارد بطور مثال در هنر خطاطی بعد از گذشت قرنها و پشت سر گذاردن تجربهء اساتید بزرگ این فن،ان نکته باید روشن شود که آیا از این محدوده و چارچوبی که سنت شده است میتوان پافراتر نهاد یا نه؟ در هر قرن یا نیم قرن،استادی میآید و دهانهء (ی)را قدری بازتر یا پردورتر و یا استادی دیگر دهانهء آن را قدری تنگتر و یا کم دورتر میگیرد."