خلاصه ماشینی:
"با آرزوی ادامهء تلاشهای صادقانهتان برای معرفی بیشتر خدمتگزاران واقعی فرهنگ و هنر اصیل ایران از تو ای پیر،چه تجلیل بجایی کردند که ز تجلیل تو،تحصیل صفایی کردند حرمت اهل ادب عهدهء مشتاقان است چه عجب گر که بدین عهد،وفایی کردند سینه تنگان فضاهای شبانگاه سکوت جمله در فجر سخن،تازه هوایی کردند شادی وقت تو سجاده نشینان چمن دست بردند به افلاک و دعایی کردند غفلت از نام تو در نامهء دل بود خطا شکر لله که جبران خطایی کردند ارج آثار ترا،زبده سپاسی گفتند قدر ایثار ترا،طرفه ثنایی کردند یاد جنگل ز تو شد زنده دگر بار،آری صفت قاف به توصیف همایی کردند شاهد زنده تو باش ای دلت آیینهء سبز که به سردار بهاران چه جفایی کردند عبرتم باد که جان باختگان ره عشق کسب این در ثمین با چه بهایی کردند صالحا طبع تو موزون که سلاطین هنر التفاتی چه فراوان به گدایی کردند بهمن صالحی پایان شاهنامه پیش از سطان محمود؟ باید بدن تعصب تعارف گفته شود،که عدهء قلیلی از دبیران و مدرسان ما و کسانی که با تربیت و تعلیم نسل کنونی انقلاب سر و کار دارند،با چشم اشک آلود تعصب میخواهند،خود معیار و مقیاس سنجش آثار بزرگان ادب باشند.
دلایل قطعی تاریخ دال بر این است که فردوسی سالها پیش از آنکه به سلطان محمود کتاب را تقدیم کند، آن را بپایان رسانده بود و سی سال برای پایان بردن آن رنج برده بود و آن را به مردی موسوم به«احمد بن محمد بن ابی بکر انجانی»اهدا کرده بود."