خلاصه ماشینی:
"تهران-تقاطع فلسطین و انقلاب-ساختمان مهر-ماهنامهی حافظ(بخش شعر)-کدپستی 14168 (به تصویر صفحه مراجعه شود) یک نفس با ما نشستی خانه بوی گل گرفت خانهات آباد کاین ویرانه بوی گل گرفت از پریشان گوییام دیدی پریشان خاطرم زلف خود را شانه کردی شانه بوی گل گرفت پرتو شمع رخت با آن گلافشانی که داشت در زیارتگاه دل،پروانه بوی گل گرفت لعل گلرنگ ترا تا ساغر و می بوسه زد ساقی اندیشهام،پیمانه بوی گل گرفت دولت عشقت که در زندان به زنجیرم کشید بند سنبل داشت کاین دیوانه بوی گل گرفت عشق بارید و جنون گل کرد و افسون خیمه زد تا به صحرای خیال افسانه بوی گل گرفت از شمیم شعر شور انگیز«آتش»عاشقان ساقی و ساغر می و میخانه بوی گل گرفت کرج-علی آذرشاهی(آتش) شب ناممکن برای ناصر زرافشان اگر صبر تو با این کلمات بیخانمان کنار بیاید برایت میگویم از این تصاویر در چهرهی کاغذ کاهی میفهمی آدمیزاد چه بیپروا لب بر آهن گداختهی الفبا میگذارد و میبوسد خود را،سکوت را."