خلاصه ماشینی:
"مرا ز هجران یار،به دیدگان خواب نیست به گلشن دین جز او،میوهی کمیاب نیست کیست که در آرزوش،زشیخ و از شباب نیست کدام دل نیست از آتش هجرش کباب؟ *** امام ثانی عشر،مهدی دوران بود شهی که بر ممکنات،روح و دل و جان بود آینه و مظهر صفات یزدان بود حجت عصر و زمان،به دین نگهبان بود ز چشم اغیار،رخ،کرده نهان در حجاب *** به ذات پاکش شده ارض و سما استوار به یمن او فیض حق شد به خلاق نثار روزی خود میخورند:پیر،جوان،شیرخوار دین محمد به اوست باقی و هم برقرار بر درد از روی خویش،به زودی آن شه نقاب *** صفات واجب همی،ز ذات او آشکار ممکن واجب نماست مهدی با اقتدار دست توانای اوست،دست خداوندگار به دست خواهد گرفت همچو علی ذوالفقار ریشهی دشمن کند زبیخ و بن با شتاب *** سورهی«والشمس»بین:آیتی از روی او هلال عید آمده:نشان ابروی او چون شب یلدا بود:بلند گیسوی او ببخشد آب حیات:لبان دلجوی او کشد از اعداء دین به زودی آن شه حساب *** نیمهی شعبان رسید:موسم عیش و صفاست نور خدا جلوهگر،در همه ارض و سماست شور و نشاط دگر به عرش و فرش و فضاست مهدی صاحب زمان،حامی دین خداست نرجس،او راست مام،عسگری،او راست باب *** منکر او را بگو:چند کنی قیل و قال؟ بازکنی مشت خویش به زد اهل کمال ز قول زشت و قبیح،نیاوری انفعال تا فکنی خویش را ز جهل اندر ضلال به شرع بدعت نهی،همیکنی فتح باب!"