خلاصه ماشینی:
جالب این است:در روی پرچم سیاه این یادداشت آمده:«بهشت زهرا» در روز هفتم مرگ او،آقای آرش اسدزاده،از خانهی خانم شرین عبادی(برندهی جایزهی صلح نوبل)،مرا همراه خانم عبادی با سواری خود تا بهشت زهرا برد.
بر سر مزار دکتر ورجاوند،در روز هفتم درگذشت او،چندین نفر سخنرانی کردند.
خلاصهی این سخنرانی بنده این است: این بزرگوار هفتاد و سه سال سن داشتند، راستگو بودند،واقعیتگو بودند،حرفی شکسته هرگز نمیگفتند،پاکترین و بهترین پوشاک را میپوشیدند،همیشه با نویسا و نویسی مشغول بودند...
بعد از سه سال آزادش کردند(شاید به لطف خداوند بود).
جالب این است:تا روز آخرین،سخنرانی داشتهاند؛در پایان سکتهی قلبی پیش میآید و بعد از چندی در میگذرند.
سهشنبه 4 تیر 1386 (به تصویر صفحه مراجعه شود) خط کشی دکتر رضا امیدبخش استاد فرزانه و گرامی جناب پروفسور امین با درود فراوان به شما به خاطر شهامت در ابراز شجاعانهی واقعیتها امروز در این دنیای وانفسا توفیق شما را در باز نگاهداشتن این دریچهی ادبی آرزو میکنم و قطعهی زیر را با احترام تقدیم میکنم.