خلاصه ماشینی:
به هر حال، با همه پیچیدگیهای مفهوم دین (Riligon) و همچنین سکولار شدن (Secularization) و مفهومی آن از قبیل زوال دین، سازگاری دین با این جهان، جدایی دین از جامعه و اختصاص به قلمرو شخصی، جایگزینی صورتهای مذهبی به جای باورها، تقدسزدایی از جهان و در نهایت حرکت از جامعه «مقدس» به «جامعه سکولار» (همیلتون، 1377: 289) این سؤال مطرح میشود که در جامعه کنونی دین چه جایگاهی دارد؟ آیا دین در جامعه اطلاعاتی تضعیف شده است؟ به عبارت دقیقتر آیا همبستگی مثبت میان اطلاعاتی شدن جامعه و سکولاریزاسیون وجود دارد؟ دین در آینده چه جایگاهی خواهد داشت؟ به صورت ویژه آیا با رشد ارتباطات با پدیده سکولاریزاسیون مواجه خواهیم شد؟ سکولاریزاسیون با کدامین معنی؟ تحدید ابعاد موضوع کربی در تعیین پرسش از وضعیت آینده دین در جامعه اطلاعاتی، به دو بُعد آینده، یعنی «بُعد توصیفی» (Descriptive) و «بُعد تجویزی» (Prescriptive) اشاره میکند.
یکی از ابعاد مهمی که باید بررسی شود این است که به چه روشی میتوان موقعیت مذهب را پیشبینی کرد؟ دانشمندان از چه شیوههایی سود جستهاند؟ اصولاً آیا جامعه بشری اطلاعاتیتر میشود؟ یعنی آیا ارتباطات رشد فزاینده و یکنواختی دارد؟ چگونه میتوان این روند را سنجید؟ اکثر متفکران همچون استفانوپیس (Stefano Pace) فرایند رشد ارتباطات جهانی را به ویژه با توجه به پدیده اینترنت مفروض گرفته و در صدد بررسی جایگاهی دین در آینده جامعه بشری هستند (استفانون، 2004: اینترنت).
با مطالعه متون دینی درباره جامعه موعود جهانی در مکتب تشیع این نتیجه حاصل میشود که از نگاه درون دینی، رشد ارتباطات و فناوری نه تنها با دین تعارض ندارد، بلکه کاملاً همبستهاند و هر دو از شاخصهای عمده دولت کریمهاند.