چکیده:
داعیه این مقاله این است که تغییرات اجتماعی-فرهنگی در ایران معاصر متاثر از متغیر جنس است و بخش عظیمی از این تاثیر را با مشاهده علمی چگونگی افزایش فعالیتهای علمی دختران و زنان در کشور می توان نشان داد. با وجود اهمیت ترکیب جنسی دانشجویان و شکلگیری نیروهای جدید علمی توجه چندانی به این تغییرات در برنامهریزیها نمیشود. این مقاله برای روشن کردن تاثیر متغیر جنس در تغییرات اجتماعی-فرهنگی ابتدا از نتایج کاربرد روش مطالعه پیمایشی برای جمعآوری دادههای 16539 دانشجو از 35 دانشگاه کشور استفاده میکند و سپس برای نشان دادن تغییرات اجتماعی-فرهنگی ضمن استفاده از نظریة «روابط ترکیبی شیوههای فرهنگی»، از نتایج پیمایش دوم در میان 1200 نمونه در شهر تهران استفاده میکند. همچنین، از ابزار تحلیل آماری استفاده شده تا نشان داده شود که تفاوت در اخذ نمره در میان دانشجویان، معنیدار است و تصادفی نیست. این مطالعه در قالب یک طرح پژوهشی اما با دو پژوهش پیمایشی که اهداف روششناسی یکسان داشتند، انجام شده است. یافتههای این دو مطالعه عبارتند از: 1- نمراتی که دانشجویان در دروس مختلف میگیرند بر اساس متغیر جنس تغییر میکند و میانگین نمرة دختران دانشجو در مقایسه با پسران بالاتر است؛ 2- تفاوت دختران و پسران دانشجو در اخذ نمرات، ابزار یا شاخص مناسبی برای ارزیابی جهتگیری تغییرات اجتماعی و فرهنگی ایران معاصر است؛ 3- این جهتگیری، ابزار مناسبی برای فهم تغییرات نیروی انسانی آینده و اشتغال در ایران است.
خلاصه ماشینی:
"به عبارت دیگر، این تحلیل روشن خواهد کرد که تفاوت عملکرد علمی میان دختران و پسران آیا به خاطر تفاوت در متغیر جنس است؟ یا به عواملی نظیر نوع رشته، نوع دانشگاه و یا نوع درس نیز بستگی دارد؟ اگر نتایج حاکی از آن باشد که دختران به این دلیل متفاوت از پسران عمل میکنند که پیگیر تغییرات عمیقتری در جامعه هستند در آن صورت ارائه نتایج پیمایش که از مطالعه جامعه بدست آمده و نگرش مردم را درباره جایگاه دختران و پسران نشان میدهد، ضروری خواهد بود که تحلیل های زیر نشان میدهند تفاوت 1 -منظور از نیمه تصادفی- نیمه سهمیهای آن است که از همه دانشگاهها خواسته شد تا 50 درصد از نمرات ارسالی مربوط به دختران و50 درصد مربوط به پسران باشد.
بهعنوان مثال در رشته ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان از صفر تا 20 برای نمره دادن استفاده شده است و به همین دلیل میانگین نمره دانشجویان 75/13 میباشد و انحراف معیار از میانگین نیز 5/4 است که نشان دهنده عدم تجمع نمرات در اندازه های بالا یا پایین است اما در مقابل رشته مهندسی مکانیک دانشگاه کاشان از نمرات خیلی بالا (14 تا 20) استفاده کرده است و به همین دلیل میانگین نمرات 16/17 و انحراف معیار 2/1 است که بیانکننده عدم پراکندگی لازم در میان نمرات میباشد.
ب- این در حالیست که دانشگاه جامع علمی-کاربردی (2/68 درصد پسر)، دانشگاه ایلام (70 درصد پسر)، دانشگاه صنعتی سهند (1/92 درصد پسر)، دانشگاه صنعتی شریف (5/72 درصد پسر)، دانشگاه صنعتی امیرکبیر (4/69 درصد پسر)، دانشگاه علم و صنعت ایران (54 درصد)، دانشگاه گیلان (2/54 درصد پسر)، دانشگاه سیستان و بلوچستان (2/64 درصد پسر)، دانشگاه رازی کرمانشاه (57 درصد پسر)، دانشگاه صنعتی شاهرود (61 درصد پسر)، دانشگاه قزوین (61 درصد پسر)، و دانشگاه مشهد (4/54 درصد پسر) دارای دانشجویان پسر بیشتری میباشند."