خلاصه ماشینی:
"متولیان فرهنگی کشور به شمار میرفتند اما ارتباط نزدیک شهرداری و مردم و جنبه خدماتی سیستم شهرداری دستگاه فرهنگسازی حسابشده،روزآمدی را به وجود آورد که از بلندای قدرت،تمایلات فرهنگی هنری مردم را حدس نمیزد بلکه با ارتباطی نزدیک و دوسویه با مناطق مختلف شهری و بافت جمعیتی و قشربندی بومی طبق نیازهای آن منطقه آموزهها و فرصتهای فرهنگی را انتشار میداد و این سیر هدفمند تا بدانجا پیش رفت که پس از 10 سال بالاخره هرکس در هر جای شهرکه باشد میتواند ادعا کند فرهنگسرایی برای خودش دارد.
در عصری که میزان پیشرفت یا عقبماندگی کشورها،با رشد یا عقبمانندگی فرهنگی آنها نسبت مستقیم دارد،وجود فرهنگسراها و خانههای فرهنگ هم ضروری است و هم موهبتی ستایشبرانگیز موسیقی و تئاتر که مخاطب بیشتری را در آن مناطق در بر میگرفت فعال شد و فرهنگسرای سالمند در میان قشر متوسط جامعه که سرمایهای برای ایجاد رفاه بیشتر سالمندان خود نداشتند این امکان را پدید آورد و رفاه عاطفی را به خانوادهها آموزش داد.
گرچه سازمان فرهنگی هنری شهرداری پیوسته در راستای ارزشهای اصیل اسلامی و انقلابی قدم زده است اما غیردولتی بودن این ارگان میتواند حس آموزش از بالا به پایین را کاهش دهد و نوآموزان و هنرمندان با اعتماد و آرامش بیشتری به این نهاد جلب شوند.
خدمات دو جانبه فرهنگسراها علاوه بر ترویج فرهنگ و هنر در جامعه توانستهاند مسؤولان را نیز به گرچه سازمان فرهنگی هنری شهرداری پیوسته در راستای ارزشهای اصیل اسلامی و انقلابی قدم زده است اما غیردولتی بودن این ارگان میتواند حس آموزش از بالا به پایین را کاهش دهد و نوآموزان و هنرمندان با اعتماد و آرامش بیشتری به این نهاد جلب شوند."