چکیده:
تحقیقات صورت گرفته در مورد بیماریهای خلقی،از نوع افسردگی،نشان میدهند که این وضعیت بحرانی در ارتباط با احساس تنهایی و پرورش حس کمالگرایی و در نتیجه،خود سرزنشی و عدم رضایت از خود به وجود میآید.تحمیل ناخواستهء انتظارات والدین به کودکان و نوجوانان-بیش از حد توان و استعداد آنان-موجب میگردد که نسل نوجوان به خطرناکترین نوع افسردگی دچار شود.نتایج به دست آمده از تحقیقات حاکی از آن است که این قبیل افسردگیها بیشتر در کودکان و نوجوانانی دیده میشود که والدینی سختگیر و کنترل کننده دارند که همهء امور شخصی و انفرادی آنان را به دقت پیگیری میکنند.هم چنین تحمیل افکار و ارزشها و داشتن انتظاراتی بیش از حد توان کودکان،موجب افزایش نارضایتی افراد تحت تکفل از زندگی و از خود میگردد.در تدوام چنین روند در خانواده،زمینههای پدیدآیی و گسترش کمالگرایی، انواع افسردگیهای مقطعی و پایدار،خودآزاریهای مختلف،به اشکال آشکار و پنهان و در نهایت،انتقاد مداوم از خود و خودکشی فراهم میشود.ترکیبی از عوامل مربوط به داشتن والدین سختگیر و تلاش افراد برای انطباقجوییهای درون گرایانه در جوامع بزرگ و کوچک مادی،آسیبهای زیادی از خطر روانی به وجود میآورد که بارزترین آثار آن به صورت افسردگیهای مختلف در نسل نو به چشم میخورد.
خلاصه ماشینی:
"سختگیریهای والدین و افسردگی کودکان و نوجوانان دکتر محمد رضا افضلنیا متخصص روانشناسی شناخت و علوم تربیتی-تهران چکیده تحقیقات صورت گرفته در مورد بیماریهای خلقی،از نوع افسردگی،نشان میدهند که این وضعیت بحرانی در ارتباط با احساس تنهایی و پرورش حس کمالگرایی و در نتیجه،خود سرزنشی و عدم رضایت از خود به وجود میآید.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) بررسی پروندهء هزاران مراجع افسرده به درمانگاه و مراکز مشاوره نشان میدهد که گناه افسردگی شمار قابل توجهی از کودکان و نوجوانان قربانی،به گردن والدین سختگیر و جامعهء مادی امروز است.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) بررسی پروندهء هزاران مراجع افسرده به درمانگاهها و مراکز مشاوره نشان میدهد که گناه افسردگی شمار قابل توجهی از کودکان و نوجوانان قربانی،به گردن والدین سختگیر و جامعهء مادی امروز است.
مشکل این جاست که این گروه از افراد،هر چند هم که در زندگی بزرگسالی خود موفق از آب درآیند،هرگز خود را در نقطهای که میتوانستهاند باشند احساس نمیکنند،چرا که هرگز برای والدین خود آن گونه نبودهاند و از نظر آنها هیچ گاه نتوانستهاند در حد عالی و مطلق رضایتشان را به دست آورند(میتوس، ترجمهء افضلیراد،8731).
به افسردگی، خودآزاری،شیدایی یا انتقاد شدید از خود دچار میگردند (به تصویر صفحه مراجعه شود) ارزشهای مادی تحمیل شده توسط خانواده یا جامعه،از جمله عواملیاند که آسیبپذیری و ابتلای افراد مثمر و کارآمد را به افسردگی موجب میشوند.
این گونه افراد با خودشان نیز مشکل پیدا کرده،بسیار سخت میتوانند با خود رابطهای دوستانه و صمیمی برقرار نمایند و خیلی زود این احساس به آنها دست میدهد که فقط کالبد خود را به این جا و آن جا میکشند و فقط نفس میکشند،نه این که یک زندگی واقعی داشته باشند و برای خود زندگی کنند(ریم،ترجمهء آزادمنش،4831)."