چکیده:
قرآن کریم به عنوان یک متن تاریخی نازل نشده است.لیکن اطلاعات مهم و متنوعی از سرگذشتهای پیشینیان و نیز حوادث مهم دوران رسالت را دربردارد که در مجموع میتواند به عنوان منبع بسیاری از وقایع تاریخی مورد توجه محققان قرار گیرد.با مطالعه سرگذشتهای تاریخی قرآن میتوان به روش ویژهای از سوی قرآن در طرح وقایع تاریخی پی برد.اهم محورهای این روش،در نقل گزینشی حوادث و رخدادها،توأم بودن علم تاریخ و فلسفه تاریخ،و نیز مدار و محور خاص تاریخ از نظر قرآن،قابل مشاهده است.
خلاصه ماشینی:
"سخن به میان آمده:این افراد خود ارزشی جهت ذکر نداشتهاند،بلکه از آنجا که اشخاص یادشده در ارتباط با پیامبران بوده و با آنها تقابل پیدا کردهاند،قرآن به ذکر نام و نشان و نیز خصوصیات استکباری آنها مبادرت کرده است(از جمله ر ک:القصص،6 و 76؛غافر،24 و 36؛المسد،1؛البقره،258)وگرنه قرآن به هیچ وجه ترجمان اشخاص منفی و روایتگر فتوح آنان نمیباشد.
دلیل این موضوع چنانکه خواهد آمد به مصلحتسنجی ویژه قرآن در راستای هدایت انسان باز میگردد که قرآن در حدی که برای هدایت انسان لازم بوده به طرح وقایع تاریخی آن هم از سرگذشتهای پیامبران امتهای آنها یاد کرده است.
بلکه قرآن هدایت است و موجبات سعادت و حق صریح را برای مردم تشریح و بیان میکند تا بدان عمل کنند و در زندگی دنیا و آخرتشان سعادتمند گردند و گاهی هم به گوشه ای از داستانهای انبیاء و امم اشاره میکند تا سنت خدا را بین بندگان خود روشن سازد و کسانی که مشمول عنایت الهی شده ء توفیق کرامت او را یافتهاند،از آن پند گیرند و برای دیگران نیز (1)-برخی از محققان از جمله سید قطب معتقدند که سبک قرآن در بیان گزینشی حوادث تاریخی بسیار متنوع بوده و از دقائق هنری ویژهای تبعیت میکند.
علامه سپس با استمداد از فرازهای قرآن درباره حضرت نوح(ع)و با تکیه بر اخبار موثق تاریخی تلاش کرده تاریخ منسجمی از زندگانی حضرت نوح(ع)را ارائه دهد که این کار خود مقایسهای عملی بین تاریخنگاری قرآن با تاریخنگاری بشری به شمار میرود(برای تفصیل بیشتر ر ک:طباطبایی،10/247-272،با عنوان:ابحاث حول قصة نوح فی فصول و هی أبحاث قرآنیة و روائیة و تاریخیة و فلسفیة)."