خلاصه ماشینی:
"اما هم سو با رشد اقتصادیمان،و همراه با بزرگ شدن واحدهای تجاری کشور،از کنترل سهامداران در عمل کاسته شده است،زیرا مالکان سهام بیشتر پراکنده شدهاند و تنها تعداد اندکی از سهامداران واقعی این امکان را مییابند تا در انتخاب اعضای هیات مدیره و همچنین، مدیرعامل نقشی را ایفا نمایند.
SECURITIES DEALERS) و بورس اوراق بهادار نیویورک ممکن است عملکرد تجزیه و تحلیلکنندگان اوراق بهادار را بهبود بخشد،زیرا از این پس موسسات کارگزاری ملزم شدهاند که در گزارشهای تحقیقاتی خود قبل از ارایه پیشنهاد خرید،فروش یا نگهداری سهام به سرمایهگذاران، گزارشی از رتبهبندی شرکتها ارایه دهند،در این گزارشها کارگزاران هم چنین باید روشن کنند که تغییر رتبهبندی یک شرکت توسط تحلیلگران کارگزاری دقیقا چه"زمان"بوده است.
به نظر میرسد که برای توفیق در این مسیر،باید ابتدا در انگیزه ادارهکنندگان شرکتها تغییراتی را ایجاد کرد،به ویژه همان طور که رییس جمهور پیشنهاد کرده است وظایف مدیران عامل در قبال رعایت اصول حسابداری و افشای مقتضی رویدادها میباید با وضوح بیشتری تعریف شود.
متاسفانه،روش حسابداری جاری اختیار معامله،تاثیرات نامطلوبی را بر کیفیت افشای اطلاعات شرکتها داشته است،تاثیری که مسلما،ارزشیابی عایدات را با مشکل بیشتری مواجه میکند و به همین دلیل،تاثیر مثبت انتشار صورت حسابهای سود و زیان را برای اعمال حاکمیت شرکتی خوب،کاهش میدهد.
بدیهی است که اگر مدیرعامل تصمیم بگیرد که براساس منافع سهامداران شرکت را اداره کند، نمونه و اندیشهای را ارایه کرده است که به اتکای آن،همکاران و حسابرسان مستقل نیز خواهند توانست به شکلی رفتار کنند که آن حاکمیت بالفعلی برقرار شود که با الگوی سهامدار-مداری در شان شرکتها انطباق دارد."