خلاصه ماشینی:
شعری از رابیندرانات تاگور ترجمهء کاظم شرکت نخستین یاسمنها -آه،این یاسمنها،این یاسمنهای سفید!
-بیاد میآرم آنروزی که نخستین بار دستهایم را با این یاسمنها،با این یاسمنهای سفید پر کردم.
-من همیشه نور آفتاب را،آسمان آبی را،و دشتهای سرسبز را دوست داشتهام.
-در تیرهگیهای نیمهشب بزمزمهء سیماب غلطان جویبار گوش فرا دادهام.
-چه بسیار که غروبهای پائیزی در خم جادههای متروک بر سر راهم آمدهاند،تا همچون عروسان برای بوسیدن دلدادگان خود نقاب از چهره برگیرند.
-هنوز کام خاطرهام،از شهد نخستین یاسمن سپیدی که در کودکی بدست آوردم،شیرین است.
-روزهای نشاط انگیز مرا بسیار بوده است و با شادی آفرینان خیمه شب بازیها بسیار خندیدهام.
-در بامدادهای خاکستری باران ریز بآوای رامشآور فاختگان نغمه سرودهام.
-دستمال شامگاه را،که دستباف عشقی آفتابگونه است،طوق گردن ساختهام.
-اما هنوز کام دلم،از شهد نخستین یاسمن سپیدی که در کودکی بدست آوردم،شیرین است.
سهروردی مرید را در بدو تشرف بفقر غسل توبه داده و قبل از تلقین ذکر خفی چهل روز دستور روزه و پرهیز از حیوانی میداد.
مریدان این سلسله مانند سلسله ذهبیه پیشرفت و ترقی روحی را بوسیله رویا ملاک عمل قرار میدهند.
سهروردی در عهد مستنصر خلیفه عباسی در بغداد درگذشت اثر معروف او عوارف است که در بین کتب صوفیه مقام رفیعی دارد.
رباعی زیر از اوست: بخشای بر آنکه بخت یارش نبود جز خوردن اندوه تو کارش نبود در عشق تو حالتیش باشد که در آن هم با تو هم بی تو قرارش نبود اکنون یکی از پاکستانیهای مقیم تهران داعیه ارشاد دارد وعده معدودی گرد او فراهم آمدهاند.
نور الدین مدرسی چهار دهی