خلاصه ماشینی:
"با اینکه نیروی مقاومت بسیج با شمایل یک نهاد نظامی، این کار را انجام میدهد یا میزان موفقیتاش در دو دورهی پیشین، چهقدر بوده است، کاری نداریم و این بحث را به مجال دیگری وامیگذاریم، اما میخواهیم بپرسیم: درختی که سه سال و اندی از کاشت و نگهداریاش گذشته و حضور پرمهر باغبانانی از حوزهی ادبیات داستانی کشور را در کنارش احساس کرده، چهقدر در مجامع و محافل داستاننویسی این مرز و بوم، ریشه دوانده و آنها را از حرکت ملی و فراگیر خود متأثر کرده است؟من، میگویم: خیلی کم.
تبریز در دورهی نخست و ارومیه در نوبت دوم، میزبان جشنوارهی ادبیات داستانی بسیج بودهاند و فکر میکنم، کرمانیها در این دوره، میزبان شایستهای برای آن باشند، نویسندگان سرشناسی به آنجا سفر میکنند، سخنرانیهای خوبی میشود، برگزیدهها، جوایز نفیسی میگیرند، نشریات و کتابهایی چاپ میشود، روزنامهنگاران زیادی از جشنواره خبر و گزارش تهیه میکنند، اما همهی اینها باعث نمیشود که جریان مولد نیروی فرهنگی در بسیج، این مجموعه با صفا و صمیمی، موفق ظاهر شود و خود را به جوامع ادبی و نویسندگی تحمیل یا دستکم معرفی کند."