خلاصه ماشینی:
"البته در این بین هستند کسانی که معتقدند خواندن زیاد داستان برای یک نویسندهی آماتور خوب نیست؛ چون ممکن است کار او معطوف به تقلید و کپیبرداری از کارهای نویسندگان حرفهای شود.
او میگفت موقع خواندن داستانهای ارسالی یک عده از نویسندگان جوان به تهران، به داستان قوی و خوب نویسندهای کهنوجی بر میخورد که از حد و اندازهی یک نویسندهی آماتور خیلی فراتر بوده است، طوری که استاد محترم تحمل نمیکند و به شماره تلفن نویسندهی جوان زنگ میزند.
اما سؤال این است که راستی نقش آموزش و مطالعهی داستان و تئوریهای نقد و نظریات مختلف ادبی در پرورش داستاننویسان جوان چهقدر است؟ آیا آن جوان کهنوجی یا آن دختر شهرکردی را باید استثنا ء به حساب آورد و با صرف نظر کردن از این دو مورد خاص، به این نتیجه رسید که نقش آموزش و مطالعهی داستان و تئوریهای داستانی، نقشی انکارناپذیر است، یا که نه، با تعمقی بیشتر در این مقوله به بررسی حقیقت مطلب و رسیدن به یک نتیجهگیری درخور و نزدیک به واقعیت پرداخت."