خلاصه ماشینی:
"درحالی که از یکسو لازم است فرد از ملازمههای فرهنگی یادگیری و آموزش زبان انگلیسی و«خطر»جذب شدن در فرهنگ«انگلیسی»یا غربی باخبر باشد؛ولی از سوی دیگر همین آگاهی نیز سبب شده است که بسیاری از مسلمانان نسبت به یادگیری این زبان نگرش منفی پیدا کنند.
این دیگر بر عهدهء خود فرد است که انگلیسی را برای رسیدن به اهداف سودمند بهکار گیرد و وظیفهء معلم است که انگلیسی را به نحوی تدریس کند که در ضمن ایجاد انگیزه در زبانآموز مواظب باشد تا فرهنگ اسلامی او تحقیر و بیارزش جلوه نکند.
دیگر این که چون بین الگوهای گفتار انگلیسی و زبان مادری زبانآموز تفاوتهایی وجود دارد، ازاینرو بهتر است این تفاوتها به نحوی نمایان شود تا زبانآموز به وجودشان پی ببرد و مجبور نباشد همواره طوری از خودش واکنش نشان دهد که«از نظر اجتماعی-فرهنگی موافق طبع» انگلیسی زبانان باشد؛بلکه در عوض به نحو مناسبی که در فرهنگ اسلامی تعریف شده است،واکنش نشان دهد.
ازاینرو آگاه کردن معلمان از ملازمههای فرهنگی و سیاسی آموزش انگلیسی اهمیت بسزایی دارد؛زیرا تنها با کسب این آگاهی است که آنها خواهند توانست انگلیسی را به شیوهای تدریس کنند که علاوه بر «تشویق»زبانآموزانمان،به عدم پیروی از فرهنگ«انگلیسی»یا غربی،به آنها کمک کند از زبان انگلیسی برای بیان هویت و دیدگاه اسلامی خود بهره جویند.
نقش زبان انگلیسی در جهان اسلام باید با جدیت تمام مورد بررسی قرار گیرد و اهداف اسلامی این موضوع با چنان صراحتی بیان شود که نسلهای جوانتر با توسل به آنها یاد بگیرند چگونه در کار وامگیری از این زبان به دلخواه انتخاب کنند و درنتیجه،نکاتی را که از نظر جهانی مفید فایده است،برگزینند و عناصر خاص فرهنگی مفاهیم،عقاید و نهادهای عاریتی را طرد کنند."