خلاصه ماشینی:
"ضرورت رویکردی نو مسلم است که در روند پیشبرد اهداف جنبش المپیک،مسائل و مشکلاتی از جانب دولتها و نظامهای حکومتی مختلف،برخلاف انتظار و خواستههای بنیانگذار این جنبش،به وجود آمده است و سؤالاتی اساسی در این راستا مطرح هستند؛از جمله:آیا موضوع اصلی المپیک، مشارکت در ساختن دنیای بهتر توأم با صلح و صفا و به دور از مسائل سیاسی نیست؟در دنیای کنونی،آیا ورزش ابزاری در خدمت سیاستمداران برای پوشش دادن به مقاصد خودشان است؟ آیا ورزش برای این که حیات خود را حفظ کند،ناگریز است در مسائل بینالمللی درگیر شود؟ عدهای عقیده دارند که در موقعیت جدید سیاست بینالمللی،ممکن است ورزش به عنوان عامل کوچکی در مسائل سیاسی به کار رود.
اصل آموزش و پرورش -منظور ما از ارزشهای تربیتی و پرورشی ورزش و شرکت در بازیهای المپیک چیست؟ -آیا تعیین حد نصابها برای حضور در بازیهای المپیک مطلوب است؟ -آیا گذاشتن شرط بهترین در مسابقات ما قبل بازیهای المپیک،با روشهای فوق تناسب دارد؟ -اگر مناسبت ندارد،چگونه میتوان این معیارها را عوض کرد و چه جایگزینی مناسبتر است؟ -آیا ورزشکاران برای دسترسی به حد نصابها،اصول اخلاقی را رعایت میکنند؟ -برنامههای پرورشی و آموزشی کمیتهی بینالمللی المپیک و کمیتههای ملی المپیک تا چه اندازه موفق بودهاند؟ -آیا اصل«بهترین»،خود زمینهای برای نشان دادن برتریهای سیاسی در صحنهی بازیهای المپیک نشده است؟ -آیا با توجه به حد نصابها،سهم حضور کشورهای فقیر(که تعداشان هم زیاد است)در بازیهای المپیک روزبهروز کمتر نمیشود؟ 3."