خلاصه ماشینی:
"بهطور نمونه،توصیف سرمای شدید با توجه به شرح شرف الدین علی یزدی چنین است: چرخ پوشیده رخ خویش بسنجاب سحاب در پس پرده شده مهر جهانتاب مقیم اثر آتش سوزنده چنان شد باطل کاندرو گشت عیان معجزهء ابراهیم گر برافشانده شدی سوی هوا باده و آب آمدی باز یکی لعل و یکی در یتیم سیمای آدمی نیز به طرزی قراردادی توسط نگارگر طراحی میشود.
در واقع از شرایط نقاشی ایرانی یکی این است که حقیقتنمایی جزئیات،در عین حفظ وضعیت قراردادی کل اثر تجلی پیدا میکند؛بدین ترتیب،وضعی قراردادی، پرداخت دقیق جزئیات و رنگهای تزیینی در ترکیب ویژهای انسجام یافته و موجد جذابیت اصلی نقاشی و ویژگی ساختار هنری آن میشوند.
تکامل سیمای انسان در نقاشی ایرانی بینسبت با تحول آن در ادبیات نیست،و بهطور کلی در ارتباط مستقیم با تحول تدریجی تزیین نسخ خطی و زبان هنری نقاشی و امکانات تجسمی آن است.
اگر بخواهیم به بررسی تحول تدریجی سیمای انسان در نگارههای مکاتب مختلف که از قرن هفتم آغاز میشود بپردازیم،خواهیم دید که چگونه چهرهء انسان از جنبهء صرفا (تصویرتصویر) تزیینی و نقشگونه خارج شده و ارزشی فی نفسه و آکنده از مضامین واقعگرا کسب کرده است،و سپس در قرون دوازده تا سیزده از نو به گونهای مشخص و قراردادی تبدیل شده و در طول زمان با افتوخیزیهای چندی تداوم یافته است که ما به تشریح مهمترین مراحل آن میپردازیم.
تحولات بعدی نقاشی ایران،در جهت ترکیب دو اصل تصویرگری،یعنی بازآفرینی نمادین موضوع و پدید آوردن جنبههای تزیینی قرار دارد،و نمایش سیمای آدمی نیز با توجه به همین موضوع مورد توجه واقع میشود."