خلاصه ماشینی:
"لطفا بفرمایید که این پورنوکراسی بهمعنای نفسانیت سالاری یا برتافتن نفسانیات مردم بدون هیچ قیدوبند و چارچوب فرابشری،بعنوان نقطه ضعف دموکراسی یا به تعبیر دیگر مرحلهء انحطاط دموکراسی چه روندی را لازم است طی کند تا به ظهور برسد؟و بعد هم توضیح بفرمایید که مدلهای مختلف دموکراسی و همچنین نظام جمهوری اسلامی در مقابل پورنوکراسی چه وضعیتی دارند؟فی المثل در نظام جمهوری اسلامی چه ضمانتی یا ضامنهایی وجود دارد که حفظ نظام یا کسب آراء مردم به قیمت خرج کردن از آرمانها یا کنار گذاشتن آرمانها تمام نشود؟ برای پورونوکراسی سه موج در نظر میگیرند.
تئودموکراسی که تعبیر شما برای نظام جمهوری اسلامی است در میان مدلهای دیگری که سیستمهای حکومتی دارند چه جایگاهی دارد؟و با وجود پشتوانهء عظیم مردمی و ذخایر فرهنگی و تاریخی و مادی مختلفی که هست چرا نظام ما هنوز پیاده و تثبیت نشده است؟چه کمبودهایی از حیث تئوریک و پراتیک وجود داشته که امکان ثبت آن را مانع شده یا تضعیف کرده و به تأخیر انداخته است؟ در میان انواع مدلهای کراسی که وجود دارد تئودموکراسی به نظر من، پیشرفتهترین و مترقیترین مدل محسوب میشود و خیلی حرفهای است؛ متأسفانه محتوای مدیریتیاش ضعیف است.
یک مدیر استراتژیکی اگر سواد و تخصص کافی نداشته باشد آسیبهایی وجود دارد مثلا ممکن است علیه مشاورین و زیرمجموعهای که از قبل بوده و کار را یاد گرفته است یک تیغ بگذارد و هرکس که بیشتر از آن چیزیکه خودش میداند فکر کند و بفهمد گردنش را بزند و دیگر اینکه کسی که توانایی و تخصص ندارد مشاوران یا مدیران زیرمجموعه راحت میتوانند دورش بزنند رئیس جمهور از این نظر باید شخصی باشد با فکر باز و ظرفیت زیاد که نسبت به شنیدن حرفها و نقدهای دیگران،به راحتی بتواند کنار بیاید."