چکیده:
معیار تعهد هستیشناختی محوریترین و مناقشهبرانگیزترین مساله در حیطۀ فرا-متافیزیک است. مقالۀ حاضر تلاش میکند بر اساس دیدگاه دیوید آرمسترانگ، متافیزیکدان تحلیلی استرالیایی معاصر، نظریهای را پیرامون معیار تعهد هستیشناختی بسط دهد. به این منظور، ابتدا مسالۀ معیار تعهد هستیشناختی توضیح داده میشود، سپس نظریۀ مشهور، یعنی دیدگاه کواین، در این باب معرفی میگردد. در گام بعد نسخۀ آرمسترانگ از نظریۀ صادقساز ارائه میشود، سپس معیار تعهد هستیشناختی آرمسترانگ بر اساس نظریۀ صادقساز او صورتبندی میشود و در پایان لوازم این دیدگاه بیان و با قول مشهور مقایسه میشود و مزایا و معایب آن ارائه و ارزیابی میگردد. آرمسترانگ تعهد هستیشناختی یک نظریه را با صادقسازهای آن نظریه پیوند میدهد و از آنجا که او به نسخۀ خاصی از نظریۀ صادقساز پایبند است، تعهد هستیشناختی او هم که بر این نظریه مبتنی است، صورت ویژۀ خود را مییابد. این معیار فاصله خود را از دیدگاه ماینونگ حفظ میکند در عین آنکه یک نظریه تسویری نیست.
One can fairly say that the central debate in the emrging field of meta-metaphysics has been around the problem of ontological commitment. Recently, truthmaker theory is reread as proposing a criterion of ontological commitment. In this paper, we offer a criterion of ontological commitment drawing on Armstrong’s truthmaker theory. To do that, first, the problem is elaborated. Then, a picture of Quine’s theory of ontological commitment, as the received view, is sketched. Then, comes Armstrong’s version of the truthmaker theory, and at last, we show how it could be developed as a specific theory of ontological commitment. Meanwhile, we show some implications of Armstrong’s theory of ontological commitment and compare it with the received view. For the most interesting part, we see that existential quantifiers have no roles in Armstrong's theory of truthmaking while it is notifiable to see that it stays far from the Moinongian version of ontological commitment.
خلاصه ماشینی:
البته خود او به طور کامل به لوازم نظریۀ صادقسازش به عنوان معیاری برای تعهد هستیشناختی توجه نداشته است و مقالۀ حاضر به نحوی بسط و توسعۀ دیدگاه آرمسترانگ در این زمینه محسوب میشود.
تعهد هستیشناختی و نظریۀ صادقساز هرچند آرمسترانگ دیدگاه خود را به شکل صریح در مورد معیار تعهد هستیشناختی صورتبندی نکرده و لوازم آن را استخراج ننموده است، امّا به اصل این مسأله توجه داشته است: فرض و وضع صادقسازهای خاص برای صدقهای خاص به معنای پذیرفتن صادقسازهای مذکور در هستیشناسی است (Armstrong 2004, p.
به این ترتیب، تعهد هستیشناختی یک نظریهْ مجموعه صادقسازهایی است که برای صادق از آب درآمدن گزارههای نظریۀ مذکور، طبق مجموعهای از اصول راهنما، فرض و وضع میشوند.
اصل استلزام و صرفهجویی در تعهد هستیشناختیِ گزارههای اشتقاقی اصل استلزام در نسخۀ آرمسترانگ از نظریۀ صادقساز بیان میکند اگر T صادقساز p بوده و p مستلزم یک گزارۀ صادق تماماً ممکن مانند q باشد، در این صورت T صادقساز q نیز خواهد بود.
How to Talk about Nothing: Definability and Versions of Philosophical Nihilism Ahmad Ebrahimipour( PhD of Philosophy of Art, Faculty of Law, Theology and Political Sciences, Science and Research Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran Abstract Nihilism means the belief in nothingness, the preference of nothing for being, and the fundamental negation of an aspect of human cognition or value.
But nihilism is not just an independent way of thinking, that’s a way to examine metaphysics and any other philosophy.