خلاصه ماشینی:
"آنان بهطور کلی داستانهای الهی را نشئت گرفته از تجربیات بشر میدانند و بر این مسئله پافشاری میکنند که پیش از طرح در کتب الهی،اینگونه داستانها توسط مردم و براساس اندیشه و باور آنها مطرح گشتهاند-در حقیقت،هدف اصلی ادبیات استعماری از چنین عمل و رویکردی،کمرنگ جلوه دادن جنبهء الهی و ملکوتی داستانهاست.
در اینجا بهتر است نوع تفسیر و تأویل کتب آسمانی، به خصوص قرآن کریم که کاملترین دین الهی است،با تفسیر و تأویل بشر از داستانها و حکایاتی که در سراسر جهان گسترده شدند،مقایسه گردد:در کتب آسمانی همواره حوادثی که در گذشته روی داده،بازگو شده است و همانطور که گفته شد این رویدادها با زبان داستانی نقل شدهاند باید به این مسئله توجه کرد که کتب آسمانی صرفا روایتگر یک داستان و ماجرا نیستند.
برخی از منتقدین میانهرو در پی تحقیقات خود پیرامون داستانهای الهی و پس از مواجه شدن با حضور شخصیتهایی چون«فرشتگان خداوند»،چنین ادعا کردهاند که شاید بسیاری از رویدادهای مطرح در داستانهای آسمانی غیرقابل پذیرش باشند و بشر در قبول آنها دچار شک و تردید شود اما وجود فرشتگان و نقشآفرینی آنها در جهان هستی بسیار ملموس و باورپذیرتر از برخی اعمال و رفتارهای فراحسی است.
کرولی از قرآن کریم بهعنوان با ارزشترین و مهمترین منبع اصلی هدایت بشر یاد و بر این مسئله پافشاری کرد که این کتاب،تنهای کتابی است که برای رشد،پیشرفت و ایجاد تحول عظیم فکری و روحی انسان تا ابدیت مفید بوده است و انسانها همواره باید به اصول و مبانی مطرح شده در آن پایبند باشند."