خلاصه ماشینی:
"یاس در یکی از تعابیرش در مورد تاریخ تئاتر از نمایشنامههای مذهبی قرون وسطی به عنوان نمونهای از لذت زیباشناختی آنی یاد میکند و ادعا میکند که حتی آگوستین هم ناخودآگاه به تحسین و تأیید قدرت زیباشناختی برخواسته است:"از یک تماشاگر نمایش مذهبی چیزی بیش از یک رویکرد صرفا متفکرانه نسبت به لذت انتظار میرود...
اما در کجا میتوانیم بین آنها خطکشی کنیم؟ نظر برشت در مورد بازی یک بازیگر زن در نقش یک مرد به ما این امکان را میدهد که پیببریم بسیاری از جزئیاتی که ما معمولا به آنها به عنوان خصوصیت عمومی انسان میاندیشیم نوعا مردانه هستند و از اینروست که شکنر از تئاتر به عنوان مکانی که در آن میتوان رسوم جدید و رابطهشان با الگوهای قدیمی را بازی کرد،آزمود و درک نمود یاد کرده است و باز دقیقا به همین دلیل است که"هینر مولر"در بسیاری اوقات به ایدههای تئاتر به عنوان "لابراتوری برای تخیل اجتماعی" اشاره میکند.
آیا بهرهوری تماشاگران زمانی که در یک نمایش مشخص جنس بازیها تغییر کند متفاوت میشود؟ آیا در آثاری که مضمونهای گیج کننده دارند،گویایی در بازیها میل تماشاگردان را برای ایجاد پیوندهای داستانی در جهت پرکردن شکافهای [تعمدی]نمایش افزایش میدهد؟ آیا عادت به دیدن باعث میشود تا لذت ناشی از تلاش برای ایجاد پیوند بین اجزای یک نمایش را از دست بدهیم؟ آیا حضور زن اصلی نمایش در سمت چپ یا راست صحنه در دریافت اثر تأثیر میگذارد؟ بههرحال از آنجا که این نمایشنامه اثری است که در حال و هوایی از"نظریهء زیباییشناسی دریافت"خلق شده است به عنوان پژوهشی تجربی میتواند قابل توجه باشد."