خلاصه ماشینی:
"لیکن این قهرمان برخلاف پهلوانهان حماسی دیگر ملل و سرزمینها کمتر شناخته شده است و علت آن نیز چندان روشن نیست زیرا برای ایرانیان که اثر جاودانهای چون شاهنامه دارند که سراسر سخن از قهرمانی،پهلوانی،رزمندگی، سلحشوری،ایمان به راستی ایثار و جوانمردی میرود و نیز با توجه به اینکه ملت ارمنی شاخهای از قوم بزرگ آریائی محسوب میشود و ایرانیان نیز به این ملت تعلق خاطر و وابستگی عاطفی دارند لذا دو ملت از لحاظ تاریخی و به خصوص هویت و اصالت اولیه و ریشهای و خاستگاه نخستین مشترک و یکی هستند.
لذا بار دیگر این ویژگی همیشگی در حماسهها نمودار میشود که در اساطیر رزمی،تغزلی و غنائی زمان و مکان چندان اهمیتی ندارند و منطقهای متداول که در یک داستان واقعگرایانه (رئالیسمی)و طبیعتگرایانه(ناتورالیسمی)مشاهده میشوند در اساطیر جائی ندارند زیرا از دیدگاهی اساطیر مفاهیم بسیار پیچیده و پر رمزورازی هستند که مضامینشان را از واقعگرائی بسیار دور میکند و خصلت نمادگرایانه(سمبولیسمی)و فرا واقعگرایانه (سوررئالیسمی)به داستانهایش میبخشد از دیدگاه دیگر اساطیر نیز همچون خواب از ناخود آگاهی بویژه ناخودآاگاهی جمعی یک ملت نشأت میگیرد و ریشه در اعماق تاریخ و حتی بخشهای ناشناخته تاریخی اقوام و ملل دارد لذا زمان،مکان،منطقهای فیزیکی و واقعگرایانه و خصوصیات عادی و روزمره را در آن راه نمییابد و به عبارت دیگر حماسه و اسطوره ویژگیهای مربوط به خود را دارند که با مفاهیم و معیارهای روزانه سازگار نیستند.
4-ارمغان خانم (Armaghan) همسر مهر کبیر دختر تواتوروس و مادر داوید 5-اوهان :(Oghan) از دلاوران و پهلوانان دشمن مردم ساسون 6-باغداسار :(Baghdasar) برادر دو قلوی ساناسار و فرزند"زووینا" مقدس و زادگان آسمان که با نوشیدن از چشمه مقدس نطفه دو کودک در رحم وی بسته میشود."