خلاصه ماشینی:
"اما تصور میکنم که با دقیق شدن در کلیت همین دو فیلم بلند بهمن قبادی(زمانی برای مستی اسبها و آوازهای سرزمین مادریام)،میتوان به این نتیجه رسید که او-با وجود رعایت کموبیش قواعد بازی در ساخت فیلم جشنواره پسند-دغدغهء مخاطب اینجایی(به ویژه منطقهء اقلیمی خودش)را دارد.
مایههای پررنگ اجتماعی زمانی برای مستی اسبها،برگرفته از محیط کردستان است و رخدادها و شخصیتهای اصلی و فرعی فیلم آوازهای سرزمین مادریام نیز بیگانه با فرهنگ بومی این منطقه و مناسبات فردی و اجتماعی افرادش نیست.
نقطهء عشق برات به آن زن جوان آوازهخوان و گم شده در سیاهی(نشانهای مترادف از هناره؟)،در حین تخلیهء مثانهاش،بسته میشود ولی سرانجام یافتن این عشق و رسیدن به وصل، در کانون فاجعه(تشییع جنازهء برادر آن زن آوازهخوان)رقم زده میشود و این میرزا است که برات را مجاب به ترک پدر و همراه شدن با زن مورد علاقهاش میکند."