خلاصه ماشینی:
"هیهاوند:میتوانیم نتیجه بگیریم که از منظر شما هر تئاتری که در ایران اجرا شود، تئاتر ملی است؟ بزرگمهر:اگر یک گروه تئاتر خارجی به ایران بیاید و سعی کند با استفاده از فرهنگی که ما در ایران داریم،نمایشی را اجرا کند،در واقع نمایش را ایرانی کرده و هویت ایرانی به آن داده است.
در ژاپن و هند شاهد هستیم که سنتهای نمایشی آنها چگونه به جهانیان عرضه شده است؛ما این کار را نتوانستهایم انجام دهیم زیرا تا واژه تئاتر ملی را ادا میکنیم،نگاهمان (به تصویر صفحه مراجعه شود) به سمت«سیاهبازی»و«تخت حوضی»هدایت میشود.
ببینیم تئاترهای دانشجویی با این هزینههای کم که در پلاتوهای دانشکدهها تمرین و همانجا اجرا میشوند،میتوانند بستر تئاتر ملی مملکت را تأمین کنند یا تبلیغات«ویتریننمای» سالنهای حرفهای،بر تلاش دانشجوها چیره میشود؟اصل ماجرا در تئاتر دانشگاهی،از آنجایی شروع میشود که دانشجو وارد دانشکده شده و میخواهد آموزش تئاتر ببیند.
بزرگمهر:این بد است که ما به آنها توجه نکنیم،ولی بستگی به توانایی ما در تبدیل به تئاتر برای انسان امروز دارد.
سوال من این است:منبع انتخاب عناوین و دروس دانشگاهی تئاتر کجاست؟ بزرگمهر:هدف از آموزش تئاتر در دانشگاهها،هنوز روشن نیست.
محسنیان:برگردیم به بحث دروس آموزشی؛به نظر من وظیفه استاد این نیست که شرح دروس را برای دانشجو تصحیح کند.
به دلیل اینکه بهطور مثال، یکی از اساتید میخواهد کاری اجرا کند و حالا جای دانشجو را در پلاتوی دانشگاه غصب کرده است!بعضیها معتقد هستند که دانشجو نباید کار اجرایی بکند.
جاودانی:زمانی این حرف درست است که به قول شما پیشزمینهای پیش از ورود به دانشگاه در دوران تحصیل ابتدایی تا متوسطه فراهم شده باشد."