خلاصه ماشینی:
"DORIVAL) در کتاب«مراحل مختلف نقاشی معاصر فرانسه»،در کمال جدیت،در اینباره چنین میگوید:برای تقاعد از برتری هنری که امروز در نزد ماست نسبت به آنچه در نزد اقوام دیگر وجود داشته است،کافی است تا نگاه کوتاهی بر نقاشی (به تصویر صفحه مراجعه شود) فرانسوی سالهای میان دو جنگ جهانی بیاندازیم و همزمان تابلوهای«پاتلیر» (PATELLIERE) «گرومر» (GROMAIRE) و«لورسات» (LURCAT) را از یکسو به آثار«پرمیک» (PERMEKE) ، «کوکوشکا» (KOKOSHKA) و«دالی» (DALI) و دیگران را از سوی دیگر به هم نزدیک کرده و مورد مقایسه قرار دهیم.
«ژرژ ماتیو»، یکی از متخصصین در خلق این نوع نقاشی،ادعا میکند که ابداع آبستره غنایی(لیریک)حساب او را با کل تاریخ نقاشی تصفیه میکند:در کمال تواضع و فروتنی چنین تصور میکنم که من اولین کسی هستم که در دنیای غرب تلاش میکند علم زیبایی شناختی را از قید تمامی پیشداوریهایی که طی دو هزار سال گذشته تا به امروز در حق آن شده است، رهایی بخشد(گفتگو با«آلن بوسکت»،که در کتاب «آبستره پیامبرانه»او نیز آمده است).
GOMBRICH) که فاکتورهای بعدی این بحران را در کتاب«تاریخ هنر»(1982)بر (به تصویر صفحه مراجعه شود) میشمارد،بسیار جالب خواهد بود: -میل به پیشرفت و تغییر -دغدغه خاطر نسبت به حد(هرچند اگر درک شود) -آنتی کنفورمیسم(ضد خود انطباقگرایی)به عنوان یک اصل -رد هرگونه ملاحظهکاری و خویشتنداری -بازاری تشنه و همواره چشمانتظار نوآوری -مدرنیسم به عنوان برگ برندهای در سیاست (تنوع دلنشین در یک جامعه آزاد) همانطورکه پیشتر اشاره داشتیم نباید چنین تصور کرد که تمامی این انتقادها به نوعی، آوانگاردیسم رسمی را دچار تزلزل و دلسردی کردهاند بلکه چنین به نظر میرسد که در قوام و ثبات آن نیز تأثیر بسزایی داشتهاند."