خلاصه ماشینی:
"رمان حقیقت دنیوی و مادی یک طبقهء خاص است که با اهداف خاص و علت و معلول ویژه سروکار دارد؛فی الواقع،رمان دستاورد عصر فردگرایی است که با انسان سروکار دارد؛انسان دنیامدار جوامع غربی با همهء وجوه و ابعاد زندگی اجتماعیاش.
کار رمان نخست این است که توجه خواننده را برانگیزد و سپس توجهء برانگیختهشده را به غایتی سودمند سوع دهد.
رمان است که این شناخت را در جامعه سرریز میکند.
رمان خوب اگر به حق هنرمندانه باشد هرگز نمیکوشد عکسبرگردانی مبتذل از زندگی فراروی انسانها قرار دهد.
آنچه امروز در جامعهء ما مطرح است طرح و تبیین اخلاق در داستان و رمان است که در این زمینه،داستاننویسی ما پیشینهای دیرینه دارد.
این نکتهای است حساس که کار ممیزان و منتقدان رمان را سنگینتر میکند.
این نکته گفتنی است که موجودیت رمان بر هنر،یا به مفهوم خاص آن،بر ادبیت تکیه دارد و همین هنر و ادبیت رماننویس هم متشکل از واژگان است."