خلاصه ماشینی:
"کجایی،کجا رفتی؟» «بابا،من اینجام بالا سرت نشستم» «اینجا چکار میکنی؟» «گل واست آوردم» «تو خودت گلی عزیزم» «بابا،کی میآی خونه» «خیلی خیلی زود» «بابا چرا رو تخت خوابیدی؟» «سرم جیز شده،اون آقاهه رو میبینی؟» «کیو؟» «همون که لباس سفید داره» «هوم» «اون آقاهه میخواد سرمو عمل کنه» «عمل؟» «آره،میخواد سرمو خوب کنه» «مگه سرت چی شده؟» «ترکش خورده،اوف شده» «ترکش دیگه چیه؟» «هیچی بابا» «بابا؟» «چیه؟» «واسم یه عروسک خوشگل میخری؟» «پس چی که میخرم،یه عروسک خوشگل و مامانی مثه خودت» «بابا؟» «بله» «از اون عروسکا بخر که میگه اوئه،اوئه،اوئه» «باشه از همونا میخرم» «بابا؟» «چیه؟» «مامان چرا گریه میکنه؟» «اون که گریه نمیکنه؟» «پس چکار میکنه؟» «اون داره میخنده،خوب نیگا کن» «خوب نیگا کردم» «دیدی داره میخنده» بابا،حالا دیگه هر وقت دوتایی میآیم پیشت،چشمای مامان از اشک خیس خیس میشه،مامان تو رو خیلی دوس داره اون لباسای خونیات رو،به دیوار زده،نشستهشون،اونا هنوز خونین،هر وقت که بوشون میکنم،یاد شما میافتم."