خلاصه ماشینی:
"به راستی نیز،عمل به آن آموزهها و توصیهها،اگر هم در مورد کودکان و نوجوانان کشورها و جامعههای غیر درگیر در جنگ،خسارتهای آشکاری برجا نمیگذاشت و منجر به احساس کمبودی نمیشد،در ارتباط با کودکان و نوجوانان کشور ما در آن دوران طولانی هشت سالهء دفاع،و تا سالها پس از آن،چگونه میتوانست پاسخگو باشد؟!کودک و نوجوانی که حتی شبها،از هول حملهء توپخانهای و موشکی یا بمباران هواپیماهای جنگی دشمن، خواب راحت نداشت،و در روز نیز هر لحظه میبایست گوش به زنگ آژیرهای حمله هوایی و موشکی دشمن به خانه ومدرسهاش میبود،چگونه میتوانست خالی بودن ادبیات ویژهء خود را از این واقعیتهای جاری هر روزه، بپذیرد؟!کودکان و نوجوانانی را که شاهد جای خالی پدر،برادر،عمو،دایی،پدربزرگ،آموزگار و دیگر نزدیکان و آشنایان خود در راه دفاع از آب و خاک و ناموس و استقلال و شرف و آزادی و دینشان بودند،چطور میشد با ادبیات گل و سنبل و موش و خرگوش و مانند آنها فریب داد و سرگرم کرد؟!وقتی نسل کودک و نوجوان ما،روز و شب با واقعیتهای دشوار و طاقتفرسای جنگ در تماس و درگیر و حتی در آن محاط بود،چهسان میشد دم از تأثیر مخرب ادبیات جنگ برای آنان زد؟!"