خلاصه ماشینی:
"کارهایی که آنی و فوری بوجود میآیند و بسرعت گسترش پیدا میکنند بسرعت هم فراموش میشوند که البته این برای همه هنرها مصداق دارد و بعنوان هنر مصرفی یا تاریخ مصرفدار معرفی میشود مثلا اگر ترانهای برای پدیدهای مثل جنگ سروده شد اما از بین رفت،ترانهسرا درک درستی از شرایط پیرامون نداشته اما اگر ترانه جنگ ماندگار شد بگونهای که همواره حتی در زمان صلح ما را آماده نگهداشت و فکر در انسان ایجاد کرد در رابطه با جنگ اثر کاملی میتواند باشد.
یا همارض تابلوی در یک دورهای ترانهسرایی در ایران به ترانهسرایی غربی متمایل شد چرا که موسیقی ما هم به یکباره تحتتأثیر موسیقی غرب قرار گرفت ولی آنچه مسلم است؛دینامیت هم،شعر و موسیقی ایرانی را از یکدیگر جدا نمیکند چون این دو همذاتند تخصصی شدن مال عصر ماست ولی برای هنرمند باز دارنده است چون هنرمند باید به همه آنچه در پیرامونش است بخاطر اینکه با انسان ارتباط دارند،بپردازد چرا که هدفش انسان است و تعهدش او را ناگزیر میکند که همهچیز بداند (ظهر عاشورا)اثر استاد فرشچیان نیست بههرحال ترانههایی هم بوده که انسان را تحتتأثیر قرارداده و تکان میدهد.
تخصصی شدن مال عصر ماست ولی برای هنرمند بازدارنده است چون هنرمند باید به همه آنچه در پیرامونش است بخاطر اینکه با انسان ارتباط دارند،بپردازد چرا که هدفش انسان است و تعهدش او را ناگزیر میکند که همهچیز بداند در این صورت ترانهسرا میتواند بزبان عامیانه شعری بگوید که همه این وجوه را در خود داشتهباشد و از هرطرف بچرخد مثل یک منشور که در چرخش مقابل نور طیفهای متفاوتی از آن ساطع میشود مفاهیم متفاوتی از آن برداشت شود."