خلاصه ماشینی:
"عباسخانی بخش دوم نگاه تاریخی: اطلاعات دقیق از تاریخ شکلگیری «هنر عاشیقی»تاکنون به دست نیامده است،و نمیشود بهطور یقین آغاز آن را به زمان معینی موکول کرد،اما آنچه از سنگنوشتهها و آثار باستانی معلوم میشود نشانههایی از حضور آلات موسیقی از سالیان دور در آذربایجان،در آنها به چشم میخورد،شاید بشود قدمت «هنر عاشیقی»را در قبل از میلاد هم پیدا کرد.
عاشیق عباس توفارقانلی در اشعار خود به وضعیت و مشکلات زمان خود و جنگ عثمانیها علیه مردم آذربایجان اشاره میکند و در جایی مردم را به یگانگی دعوت میکند: عباس بوسوزلری دییئر سریندن (عباس ا حرفها را از روی فکر میگوید)/ آرخی وودون،سویوگلسین دریندن (نهر را باز کنید تا آبش بجوشد) ال بیراولسا داغ اونیا داریئریندن (با اتحاد کوه جا کنده میشود)/ سوز بیر اولسا،ضربی گران سیندیرار (و یکی بودن سخن، دشمن را میشکند) شاه اسماعیل صفوی بسیاری از «عاشیق»ها در دربار خود جمع کرده بود و آنها را حمایت میکرد.
در دوره پهلوی بیشتر جنبه بزمی«هنر عاشیقی مورد توجه بوده است و کمتر به دیگر جنبههای این هنر مردمی اجازه رشد داده میشد،گرچه تعدادی از این هنرمندان با عنوان«حق عاشیقی»(عاشیق حق)در انزوا فعالیت داشتهاند و به ایفای نقش واقعی خود پرداختند.
اغلب عاشیقها در گذشته،از آموزش رس برخوردار نبودهاند،گرچه موارد نادری وجود دارد،مثلا عاشیق عباس توفارقانلی به عربی،فارسی مسلط بود و عاشیق واله اطلاعات تاریخ خوبی داشت و به اشعار کلاسیک شاعران قبل از خود احاطه کامل داشت."