چکیده:
بیاعتنایی و بیعلاقگی برخی از دانشآموزان نسبت به درس ادبیات،امروزه بسیاری از فرهنگ دوستان و ادبیان و علاقهمندان به ادبیات(خصوصا دبیران ادبیات)را نگران کرده است؛زیرا این بیاعتنایی ممکن است بسیاری از دانشآموزان را از متون کهن و گنجینهی زبان و ادبیات پارسی دور و با هویت دینی و ملیشان-که در این متون نهفته است-بیگانه کند.برخی از طرفداران زبان و ادبیات در پی یافتن راه حلی مناسب برآمدهاند.از جمله:خانم مریم بیدمشکی.ایشان برای علاقهمند کردن دانشآموزان به ادبیات،شیوهی تدریس مشارکتی را پیشنهاد کرده و به آزمایش گذاشتهاند و به نتایج مطلوبی نیز دستیافتهاند.در این مقاله با تجربهی ایشان آشنا میشویم.
خلاصه ماشینی:
"5. هرگروه موظف بود قبل از ارائهی تدریس،مجهولات درس را برای خود بگشاید؛زیرا چنان چه سؤالی در مورد درس پیش میآمد که گروه قادر به پاسخگویی آن نبود،از امتیازش کسر میگردید(02 دقیقهی ابتدای کلاس را به این کار اختصاص داده بودم).
اما چندی بعد دانشآموز مذکور- نمیدانم به چه دلیل-از من خواست که او را از گروه آنها بردارم و من چون دیدم دو خواهر هم راضی به وجود او نیستند،اصرار را صلاح ندیدم اما تا روز تدریس آنها، هم چنان نگران بودم؛زیرا میترسیدم با این کار نه تنها نتیجهی مطلوبی عاید نشود،بلکه آن دو با نمایش ضعف خویش اعتماد به نفسشان را نیز برای همیشه از دست بدهند.
1-پ:دانشآموزان را نسبت به درس علاقهمند میکند و باعث میشود که احساس کنند میتوانند آموختههای خود را به دیگران بفهمانند و ممکن است این آموزش به دانشآموزان برای انتخاب شغلهایی در آینده کمک کند و تحقیق دربارهی آن درس باعث میشود دانشآموزان موارد بیشتری بیاموزند و تنها حفظ مطالب درسی مورد توجه نباشند بلکه فهم آن نیز مورد تأکید قرار گیرد.
2. به نظر شما تدریس توسط دانشآموزان چه معایبی دارد؟ 2-الف:البته محاسن آن خیلی بیشتر از معایبش است،اما عیب اساسی این روش این است که اطلاعات دبیر بیش از دانشآموز است و میتواند مطلب را خیلی بهتر از دانشآموزی که برای اولین بار تدریس میکند،آموزش دهد.
دومین پیشنهاد این است که دانشآموزان برای درس دادن سعی کنند بیندیشند که خودشان اگر قرار بود این درس را توسط شخص دیگری بیاموزند چگونه آن را بهتر میفهمیدند و از همان روش برای تدریس استفاده کنند."