چکیده:
هدف از این مقاله،که عمدتا از منابع دیگر استفاده شده،آشنایی بیشتر با خاقانی در زمینههای دینی و عرفانی در دیوان اوست.
خلاصه ماشینی:
"ظاهرا به تصوف نیز بیتمایل نبوده است.
هدف از این مقاله،که عمدتا از منابع دیگر استفاده شده،آشنایی بیشتر با
خاقانی در زمینههای دینی و عرفانی در دیوان اوست.
خاقانی نیز مانند هراخی دیگر میخواهد
که به این موضوع اشاره کرده است:حتی
میدهد همین معنویات است:از حادثات در صف آن صوفیان گریز
انعطافی است که زهد آشکار صوفیه را به
آغاز،اندیشه و آرمان خاقانی یک چیز بود و
فلسفهی اخلاقی جماعت ملامتیه بود که
نبوده است و این گرایش نیز از جهت معینی،
با فتوت بستگی داشته است تا چیز دیگر.
خاقانی بعد از اینکه مدتی به مدح شاهان
با این همه آنچه خود وی به شیوهی
که خاقانی خود را همانند سنایی و جانشین او
دکتر ماهیار در مورد توجه خاقانی به
مضامین عارافنه است و دکتر ماهیار نیز از قول
درین معنی است که در تحفة العراقین آورد:
خاقانی را مشرب صوفیان متوسط میداند و
«تصوف در خاقانی مانند سنایی و عطار
میانگارد و این با عقیدهی صوفیه و عرفا که
هم رفته خاقانی به مشرب صوفیان متوسط که
«دیگر از زمینههای سخن خاقانی که آن
در پی این دگرگونی بوده است که
نیز در سرودهای دیگر بر آن است که
پس از سی سال روشن گشت بر خاقانی این معنی
سرودهاند چنین آغاز میگیرد:مرا دل پیر تعلیم است و من طفل زباندانش
سر زانو دبستانی است چون کشتی نوح آن را
نه مرد این دبستان است هرگز جنبش دردی
سرودههای قلندرانهی خاقانی زمینهای دیگر
شعرش،از خاقانی بهره برگرفته است و وام
سرودههای خاقانی که در آنها رند و بیباک،"