چکیده:
با نگاهی اجمالی به کتابهای انگلیسی تألیف شده در ایران میتوان دریافت که در امر برنامهریزی آموزش زبان انگلیسی،نقش فرهنگ نادیده گرفته شده است.بررسی رابطهی میان زبان و فرهنگ،بیانگر این نکته است که موضوع تلفیق فرهنگ در آموزش زبان انگلیسی،به منظور پرورش آگاهی فرهنگی فراگیران زبان،امری مهم و ضروری است.البته داشتن آگاهی و بینش نسبت به معیارهای فرهنگی یک زبان خارجی،بدان معنا نیست که فراگیر زبان از نظر فرهنگی دقیقا مشابه با سخنگویان بومی آن زبان شود،بلکه این آگاهی باید به ارتقای بینش او نسبت به فرهنگ خویشتن و اطلاع از فرهنگ زبان بیگانه بینجامد.واضح است که در تعیین هدفهای آموزش فرهنگ و تدوین کتابهای درسی که به منظور فوق تهیه میشوند،بایستی به سن و سطح دانش فراگیران زبان نیز توجه شود. این مقاله به بررسی جایگاه فرهنگ در امر آموزش زبان پرداخته است و سعی دارد نشان دهد،آموزش فرهنگ،بخشی جداییناپذیر از آموزش زبان انگلیسی است.به علاوه،سؤالاتی را پیرامون هدف آموزش فرهنگ،زمان مناسب ارائهی اجزای متفاوت فرهنگ در آموزش زبان و نیز چگونگی تدریس فرهنگ،مورد بررسی قرار داده و بر دو شرط لازم برای آموزش فرهنگ،یعنی تدوین مطالب درسی مناسب و تعلیم معلمان مجرب و آگاه از فرهنگ خارجی،تأکید کرده است.
خلاصه ماشینی:
"با نگاهی اجمالی به کتابهای انگلیسی تألیف شده در ایران میتوان دریافت که در امر برنامهریزی آموزش زبان انگلیسی،نقش فرهنگ
بررسی رابطهی میان زبان و فرهنگ،بیانگر این نکته است که موضوع تلفیق فرهنگ در آموزش زبان انگلیسی،به
منظور پرورش آگاهی فرهنگی فراگیران زبان،امری مهم و ضروری است.
البته داشتن آگاهی و بینش نسبت به معیارهای فرهنگی یک زبان
خارجی،بدان معنا نیست که فراگیر زبان از نظر فرهنگی دقیقا مشابه با سخنگویان بومی آن زبان شود،بلکه این آگاهی باید به ارتقای بینش
واضح است که در تعیین هدفهای آموزش فرهنگ و تدوین کتابهای
درسی که به منظور فوق تهیه میشوند،بایستی به سن و سطح دانش فراگیران زبان نیز توجه شود.
این مقاله به بررسی جایگاه فرهنگ در امر آموزش زبان پرداخته است و سعی دارد نشان دهد،آموزش فرهنگ،بخشی جداییناپذیر از
آموزش زبان انگلیسی است.
زبان و نیز چگونگی تدریس فرهنگ،مورد بررسی قرار داده و بر دو شرط لازم برای آموزش فرهنگ،یعنی تدوین مطالب درسی مناسب و"