خلاصه ماشینی:
"آن حجتی که با هر فرد انسانی پیوند درونی دارد،عقل است و دین و شرع از مسیر همین حجت مورد تصدیق فرد قرار میگیرد و اگر این حلقهء واسطه نبود،راهی برای تصدیق و پذیرش و اعتماد به دین وجود نداشت و به همین لحاظ است که در سیرهء اولیای دین صلوات الله علیهم از دو نوع عقل،عقلی مقابل ایمان و عقلی موافق ایمان،یا عقل رحمانی و عقل شیطانی سخنی نیست.
اگر مراد ما از عقلگرایی انتقادی صرفا روش نقادی و سنجشگری باشد،ضرورت دارد از اصطلاحاتی مناسب بهره ببریم که سبب سوءتفاهم نشود و با رویکرد عقلگرایی آن حجتی که با هر فرد انسانی پیوند درونی دارد،عقل است و دین و شرع از مسیر همین حجت مورد تصدیق فرد قرار میگیرد و اگر این حلقهء واسطه نبود، راهی برای تصدیق و پذیرش و اعتماد به دین وجود نداشت انتقادی یکسان فرض نگردد.
در فضای این دانش نسبی و احتمالی نحلهای پوزیتیویستی شکل گرفت که معرفت تجربی را معرفتی یقینی تلقی کرد و این معرفت را بر همان مسندی نشاند که راسیونالیستهای گذشته معرفت عقلی را بههرحال این رویکرد(رویکرد تفکر عقلی)در مواجهه با دین نهتنها مثمرثمر نیست، بلکه بستری برای خودمحوری انسان فراهم میکند و به نگاه پوزیتیویستی در معرفتشناسی دینی منجر میشود فرض نقد به معنای جدید،این است که دانش قابل اتکا، دانش تجربیست که همواره نسبی و احتمالی است.
اما این امر معنا و مفهومی متفاوت با رویکرد تفکر انتقادی دارد که اکنون در فلسفهء تعلیم و تربیت مطرح است رسیدن عقل که چراغ باطنی انسان است، تنها به مدد تعلیمات انبیا میسر میشود."