خلاصه ماشینی:
"از سوی دیگر خلیل سلطان ناامید و رها شده از سوی سپاهانش،به دست امرایی که او را به خاطر ولخرجیهایش مورد نکوهش قرار داده بودند و به خواست شاهرخ از حکومت ماوراء النهر برکنار شد و پس از چندی شاهرخ برای جبران این اقدام خود،وی را در سال(1407-1406 م/809 هـ.
در جریان کشمکشی که میان عمر بهادر و ابو بکر در گرفته بود امیر الامرای عمر بهادر به نام امیر جهان شاه تلاش کرد هر دو برادر را از کار برکنار کند و خود قدرت را به دست گیرد اما جان خود را بر سر این کار گذاشت و بهرهای نبرد.
سرانجام شاهرخ توانست تمام سرزمینهای تیمور به جز سوریه و عربستان را دوباره به دست آورد و باوجوداین که در دوران سلطنت وی شورشهای زیادی پدید آمد،توانست همه آنها را سرکوب کند که از این میان میتوان شورش امیر خداداد و شاه بهاء الدین در سال(1410-1409 م/ 812 هـ.
از سلطان محمود چند پسر باقی که در این میان سلطان مسعود چهار سال حکمرانی کرد و چون در طول این مدت مجبور بود برای حفظ تاج و تخت خود با برادرانش بایسنقر و علی که از دسیسهء خسروشاه خشنود بودند مبارزه کند،به فلاکت افتاد.
روی کار آمدن شاه اسماعیل،پیروزی شیعه و در نتیجه ایجاد انسجام و یک پارچگی در ایران و در همان زمان تحقق اتحاد ملی در چین و روسیه و همچنین استقرار امپراتوری بزرگ شیبانیان در ماوراء النهر همگی دست در دست یک دیگر نهاده و باعث شدند همهء آرزوهای جانشینان تیمور مبنی بر سلطه و حاکمیت بر ایران ناکام بماند و حاکمیت تیموریان محدود به هندوستان شود."