خلاصه ماشینی:
"در تولید انبوه مدرن،به نظر میرسد که تمایل زیادی به (به تصویر صفحه مراجعه شود) استاندارد کردن محصولات و قطعات وجود دارد که این امر به انتقال (Switching) پایین هزینهها به مشتریان میانجامد.
پیچیدگی داخلی و خارجی مفهوم سازمان مبتنی بر تفاوت میان آنچه که در داخل و تحت کنترل یک ائتلاف برتر همچون اندازه و فنآوری است،و عوامل خارجی که به اصطلاح محیط نامیده میشود،میباشد.
یکی از علل این امر تاکید فزاینده بر سرمایه انسانی و سیستمهای اطلاعاتی به عنوان مبنا و پایگاه علمی در سازمانها و تغییر در روابط میان افراد در واکنش به افزایش پیچیدگی است.
این رویه به سازمانهایی مربوط است که دارای کارمندانی قدرتمند (empowered) هستند و در آنها اعضای سازمان در همه سطوح،مسئولیتی بیشتر از آنچه که در سلسله مراتب سازمانی پیشبینی شده را دارا میباشند.
در برخی صنایع قدیمی همچون صنعت بخشهای تجملی اتومبیل،اگرچه مبنای علمی و تخصصی داخل تقریبا ثابت باقی میمانند،اما فشارهای ناشی از مشتریان آگاه و سختگیر و همچنین سایر سهامداران خارجی بسیار مهم هستند.
در حالی که ممکن است سازمانهای دارای سلسله مراتب منطقی،در شرایط تولیدی خود بویژه در زمانی که تغییرات نسبتا کوچکی مورد نیاز است،به میزان زیادی کارآمد باشند،اما اجرای این اصول در این الگو،برای شرکتهایی که به لحاظ داخلی یا خارجی با با پیچیدگی بالایی مواجه هستند،کافی نیست.
به نظر میرسد صلاحیتهای از دست رفته،ترکیب ناموزون واحدهای داخلی با عوامل خارجی از طریق روابط بلندمدت و افزایش پیچیدگی بر مبنای انواع و تعداد ارتباطات متقابل،جزء خصایص و ویژگیهای این شرکتها باشد."