چکیده:
یکی از مباحث اعتقادی مسلمانان ـ که به دلیل اهمیت فراوان، محل بحث و گفتگوی زیادی بوده و هست ـ بحث شفاعت است. مرحوم آیة الله ملکی میانجی در تفسیر مناهج البیان، مانند دیگر مفسران، در باب شفاعت، مباحثی آورده، که در این گفتار، به آن مباحث اشاره میشود. برای تکمیل فائده، عناوین بحث تفصیلی آیة الله ملکی در کتاب دیگر او (بدایع الکلام فی تفسیر آیات الاحکام) نیز ارائه شده است.
خلاصه ماشینی:
"(همان، ج 1، ص 228) بنابراین نفی شفاعت یعنی نفی شفاعتی که بدون اجازه و امر الهی باشد(همان، ج 30، ص 240) ذیل آیه 255 بقره که میفرماید: «من ذا الذی یشفع عنده» مفسر مینویسد: استفهام، استفهام انکاری است، یعنی کسی قادر نیست که نزد خدا شفاعت کند، زیرا شفاعت، دخالت و تصرف در امور تکوینی است و اثر نمیکند و عمل نمیکند مگر به خواست و قدرت حق تعالی.
این افراد، کسانی هستند که درباره آنها میفرماید:« یومئذ لا تنفع الشفاعة الا من أذن له الرحمن و رضی له قولا» در آن روز شفاعت سود ندهد مگر کسی را که خدای مهربان به او اذن داده و از گفتار برای او رضایت دارد (طه، 109) همچنانکه آیه میفرماید، این اجازه شفاعت به تملیک حق تعالی است و کسی میتواند شفاعت کند که خداوند از او راضی باشد و این رضایت حاصل نمیشود مگر در فعل و عقائد آنها یعنی رضایت از دینشان.
مفسر در بیان این آیه در ادامه بحث شفاعت مینویسد: ضمیر فاعلی در کلمه «لایملکون» اگر به شفاعت شوندگان برگردد، همانگونه که ظاهر است، شفاعت شامل حالشان نمیشود و اثری برایشان ندارد مگر به شرط اینکه میان حق تعالی و آنها پیمان یا قراری بوده باشد، که برای برقراری پیمان، چارهای نیست مگر اینکه آن فرد، از صالحان باشد.
در تأیید اینکه چه کسانی میتوانند شفاعت کنند، مرحوم میانجی این آیه را کمک میگیرد: «و کم من ملک فی السموات لاتغنی شفاعتهم شیئا الا من بعد أن یأذن الله لمن یشاء و یرضی»(نجم، 26) آیه کریمه بیان میکند که ملائکه برای هر که خدا بخواهد و از دینش راضی باشد، شفاعت میکنند."