خلاصه ماشینی:
"» معظم له ضمن آنکه نقش مردم را بسیار مهم و تعیین کننده خواندند،در پذیرش مصداق ولایت فقیه و پیروی از آن فرمودند: «هر کسی دغدغهء مردم را دارد باید کاری کند که مردم به ایمان،تبعیت و اطاعت قلبی کشانده شوند و آنان که مایلند مردم یک نقش عملی و عینی داشته و حکومت الهی با جنبهء مردمی آن توأم شود،باید جاذبهها و زیبایی این مسأله را(نقش خبرگان)از نظر عقل و منطق بشری تبیین کنند و مردم را برای حضور در صحنه به شوق آورند،تا مردم نیز با ایفای نقش واقعی و همواره ناصر اسلام و حکومت اسلامی بودنشان،یاور اسلام و نظام باشند.
ب)از لحاظ فقهی،مبنای انتخاب خبرگان و مسؤولیتهای سپرده شده به آنان در انتخاب رهبر میتوانند تابع موارد زیر باشد: 1-از باب شهادت خبره،که وی به دلیل خیره بودن نسبت به این مسألهء حیاتی مورد اختلاف یا جهل جامعه،فرد واجد شرایط رهبری را به مردم معرفی نماید که تخلف از این مسؤولیت دینی و وجدانی-چه به عنوان کتمان شهادت(بقره/283)و چه کتمان حق (بقره/142)و چه تلبیس حق به باطل(بقره/42)چه کتمان آیات و کتمان هدایت (بقره/169)و یا کتمان فضل الهی(نساء/37)-گناه محسوب میشود و در قرآن،سخت مورد نکوهش قرار گرفته است.
5-مرجع تشخیص شرایط خبرگان در پایان بحث شرایط خبرگان،این سؤال مطرح است که مرجع تشخیص این شرایط و صلاحیت کاندیداهای خبرگان رهبری کیست؟خود رأی دهندگان هستند،یا نهاد خاصی عهدهدار آن است؟ در این مورد در مصوبهء سال 1359 شورای نگهبان که مرجع تشخیص معرفی شده بود، واجد بودن شرایط بویژه اجتهاد با گواهی سه نفر از اساتید معروف درس خارج حوزههای علمیه بود،اما در اصلاحیهء 12/5/1361 اضافه شد:کسانی که رهبر صریحا یا ضمنا اجتهاد آنان را تأیید کرده باشد،یا کسانی که در مجامع علمی یا نزد علمای بلد خویش شهرت به اجتهاد دارند،نیازمند به ارائهء گواهی نیستند."