چکیده:
بحث علم دینی یا اسلامیسازی علوم در جهان اسلام، یکی از مسایل مهم در عرصه علوم انسانی است که در چند دهه اخیر ذهن بسیاری از متفکران و فیلسوفان را در حوزه علم و دین به خود مشغول کرده است. بحرانهای ناشی از علمگرایی و افراط در نظریات تعارض علم و دین در دو قرن اخیر، پرسش از همکاری علم و دین و بهتبع آن امکان علم دینی و خدا باور را مورد تامل قرار داده است. در این زمینه سابقه قبلی ملل اسلامی و واقعیت عقبماندگی کنونی آنها پرسش از اسلامیسازی علوم را برای متفکرین اسلامی بهطور جدی مطرح کرده است. آیتالله جوادی آملی با نگاه دایرهالمعارفی به دین معتقد است علم یکسره دینی است و تقسیم کردن علم به دینی و غیردینی ناصواب است. وی با تغییر جهانبینی و مبانی علوم موجود در دانشگاهها، درصدد اسلامی کردن علوم است. آیتالله جوادی آملی از منظر دینی و وحی الهی و با اعتقاد به کامل بودن آموزههای دین اسلام در کلیت امور دنیایی و اخروی و همچنین با تقسیم و در طول هم قرار دادن انواع عقل تجربی، عقل نیمهتجریدی، عقل تجریدی و عقل ناب با دو روش فلسفی و تفسیری به ارایه دیدگاه خویش در زمینه علم اسلامی پرداخته است. دیدگاه آیتالله جوادی آملی از اینکه توانسته است تعارض عقل و دین را با دلیل متقن رفع نماید حایز اهمیت است.
خلاصه ماشینی:
آيتالله جوادي آملي از منظر ديني و وحي الهي و با اعتقاد به کامل بودن آموزههاي دين اسلام در کليت امور دنيايي و اخروي و همچنين با تقسيم و در طول هم قرار دادن انواع عقل تجربي، عقل نيمهتجريدي، عقل تجريدي و عقل ناب با دو روش فلسفي و تفسيري به ارائه ديدگاه خويش در زمينه علم اسلامي پرداخته است.
2. تفکيک وحي از نقل يکي از مباني مهم در ديدگاه آيتالله جوادي آملي اين است که بايد بين وحي و نقل تفکيک قائل شد؛ زيرا عقل و نقل هر دو بهعنوان دو منبع معرفت ديني هستند که در عرض هم قرار دارند.
بنابراين علم موجود در تعيين مبدأ و غايت عالم با توجه به چنين رويکري که دارد، راه به جايي نخواهد برد و چنين علمي از ديدگاه آيتالله جوادي آملي نيازمند اصلاح و بازسازي است و احياء و بازسازي اين علوم معيوب ميتواند در قالب اسلامي کردن علوم و دانشگاه انجام شود و اين اصلاح و بازسازي علوم نبايد يک کار ظاهري و سطحي باشد؛ بلکه «اسلامي کردن علوم در گرو تغيير اساسي در نگاه به علم و طبيعت و تدوين متون درسي سرآمد و صاعد و هماهنگ ديدن حوزههاي معرفتي و بازگشت طبيعيات به دامن الهيات است» (جوادي آملي، 1387الف، ص 136).
پس بهطور اجمال ميتوان بيان کرد که در روش تفسيري آيتالله جوادي آملي با توجه به معيوب دانستن علوم موجود در دانشگاهها، بر اين عقيده است که اگر اضلاع سهگانه جدا شده از پيکره هستي و علم برگردانده شود؛ يعني براي نظام هستي مبدأ و غايتي قائل شود و از نظام هستي با عنوان خلقت ياد شود، فرض ندارد که ما علم غيرديني داشته باشيم.