چکیده:
نویسنده در این گفتار، مبانی آیة الله میرزا مهدی اصفهانی (1303-1365 ق) در باب فقه الحدیث را براساس نوشتههای ایشان بررسی میکند و به این نتایج میرسد: - بخشی ازتاریخ شیعه، مربوط به زمان حضور امامان معصوم علیهمالسلام و بخش دیگر در زمان غیبت امام مهدی علیهالسلام است. بحث اجتهاد و استنباط احکام، در هر دو دوره جریان داشته است. - استنباط احکام از ادله (قرآن و حدیث)، به دو شیوه جریان داشته، که به جریانهای اصولی واخباری مشهور است . - بزرگان این دو شیوه فکری، با هم اختلاف و تعارض مهمی ندارند، بلکه افرادی جاهل و نادان در هر گروه، نسبت به گروه مقابل جسارت کردهاند. - چه درزمان حضور و چه در زمان غیبت امام معصوم علیهالسلام ظرفیت و قدرت علمی وایمانی راویان احادیث، باهم تفاوت دارد. از این رو، برخی از راویان و محدثان، نسبت به احادیث، فقیه بودهاند و برخی فقیهتر. گروه فقیهتر، قدرت بیشتری در استنباط احکام از ادله داشتهاند. قواعد فقهی در فقه امامیه، بدین سان به دست آمدهاند. گروه اول (فقیه)، عمدتا اخباری و گروه دوم، عمدتا اصولی هستند. البته در میان مبانی هر دو گروه، مطالبی دیده میشود که قابل نقد و بررسی است. - شیوه مورد قبول مرحوم آیة الله اصفهانی، بحثی است که در بخش بعدی این مقاله، بیان خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
"محسن احتشامی نیا(*) چکیده :نویسنده در این گفتار، مبانی آیة الله میرزا مهدی اصفهانی (1303-1365 ق) در باب فقه الحدیث را براساس نوشتههای ایشان بررسی میکند و به این نتایج میرسد: - بخشی ازتاریخ شیعه، مربوط به زمان حضور امامان معصوم علیهمالسلام و بخش دیگر در زمان غیبت امام مهدی علیهالسلام است.
باید دانست که جناب ایشان، در حوزههای علمیه مشهد و قم، از محضر بزرگانی همچون شیخ مجتبی قزوینی، شیخ هاشم قزوینی، علامه سید محمد حسین طباطبایی و آیة الله بروجردی درس آموخته، و علاوه بر آن، دهها سال از عمر خود را به گرد آوری، تحقیق و بررسی در آثار و مکتوبات و تقریرات پدر بزرگوار گذرانده، ومبانی قابل اعتماد و اطمینان در شناخت آثار و نظریات میرزای اصفهانی به دست آورده است.
بحث و گفتگوی اساطین و دانشمندان بزرگوار شیعه درباره ملکه اجتهاد یا فعلیت آن وبلکه اختلاف فقهای اخباری و مجتهدان اصولی، خود بحثی اساسی و پردامنه است که از زمانهای قدیم وجود داشته وسخنان هرکدام از این دو، گروه دارای محاسن ونقطه قوت هایی است که درجای خود باید بدان توجه کرد.
محقق دوم: شیخ نورالدین ابوالحسن علی بن حسین عاملی کرکی معروف به محقق دوم، یکی از روش علمای اصولی نیز این چنین بوده و هیچگونه انتقاد و قدحی درباره علمای اخباری وارد نساختهاند، زیرا دیدهاند که آنان فقیهان و آگاهان به احکام الهی هستند."