خلاصه ماشینی:
"چطور میشود بحر را در کوزه ریخت و چگونه میشود یک زندگی سراسر از معنی و کار را در چند کلمه بیان کرد،این مهم از من برنمیآید،تنها میتوانم به تأثیر احمد رضا احمدی در زندگی خودم اشارهای داشته باشم،این حداقلی است که امیدوارم از من بپذیرد و ادای دین و وظیفه کرده باشم،تعدادی از کسانی که در حوالی سالهای 1320 متولد شدهاند(از شاعران و هنرمندان)آثارشان بیشتر مورد توجه صاحبنظران بوده است و عمدهء آنها کار خلق آثارشان را در دههء چهل شروع کردهاند؛ کسانی چون سپانلو،گلستانی بهار،و این فهرست بسیار مفصل است.
آدمی که با همه بالا و پایینهایی که جامعه روشنفکری آن سالها و این سالها با آن مواجه بوده همچنان موفق شده که خودش را صحیح و سالم نگاه دارد و یکی از شریفترین آدمهای نسل خودش باشد،و هیچگاه دامنش آلوده نشود، هیچوقت با هیچ شائبهای حتی کسانی که او را دوست ندارند هم نمیتوانند بر او ضعفی بگیرند،سلامت ماندن در طول این چهل سال کار هر کسی نیست،شاید کار خود من هم نباشد،اما در مورد احمد رضا احمدی این را بصراحت میتوانم اظهار کنم،تمامی این چهل سال در جوار او گذشت.
من و شما در خیابان بودیم و آنگاه چشمهای شما/این گرامیترین تشویش عمر من/همراه من بود/این لذت مبهم دیگر گستاخ نبود/لذت گم شدهای که سالیان دراز در جستجویش به بامها غرفهها و گنجینه،سرگردان و هراسان احمد رضا احمدی آیدین تقریبا چیزی نگذاشت که من بگویم،آیدین اشاره خیلی درستی کرد به نسل ما،یعنی متولیدین حوالی سال 1319 که باید از چند نفر دیگر چون عباس کیارستمی،داریوش مهرجویی،مهرداد صمدی نام برد،که البته این فهرست خیلی بزرگ است."