خلاصه ماشینی:
"آدم وقتی سربسته و بدون مطالعه به گذشته نگاه کند فکر میکند که واقعا کسانی که دنبال این بودهاند که سینما را وارد این کشور کنند همان آدمهای فاسد و لاابالی بودهاند در حالیکه در بسیاری از این نظریات و نقدها که برای خود من بسیار جالب بود،میدیدم فریادهای دههء اول و دوم ورود سینمای ایران این است که آقا چرا میخواهند صحنههای ناجوری داخل فیلمها بگذارند و اینها با عفت و فرهنگ عمومی ما منافات دارد.
این تناقض به نظرتان از چی میاد و راجع به به چه گروه از مردمی صحبت میکنه؟ *بله،آمار فروش فیلمها در قبل از انقلاب در مواردی آمار قابل توجهی بوده و این مسئله به مخاطبشناسی سینمای ما برمیگردد،هم در آن دوره و هم در این دوره،من و شما وقتی مینشینیم و بحث میکنیم که مخاطب سینمای امروز ما چه کسانی هستند میگوییم سینما هنوز مخاطب اصلی و مردمی خودش را پیدا نکرده،چرا که اکثر فیلمها در سینمای ایران تا آنجا که من به یاد دارم هنوز از دو میلیون نفر بیشتر بیننده نداشته.
او به نمایندگی یکجمعی حرف میزد و میگفت مردم نسبت به کلینتون به خاطر این کار تنفر پیدا کردهاند میگویند تو که میگویی من رهبر یک جامعه واحد جهانی هستم و قائل به یک حکومت بیمرز هستی،پس چرا در این نظم نوین جهانی در برابر این ظلم واکنش نشان نمیدهی؟من از این پیرزن سئوال کردم آیندهء بوسنی را چگونه پیشبینی میکنی؟گفت اگر ایران-که البته او متوجه نشد که من ایرانیام-در موقعیت حمایت از بوسنی نبود،بوسنی تاکنون دهها بار شکست خورده بود،حضور ایران به عنوان تنها کشوری که حمایت از بوسنی میکند،نمیگذارد که بوسنی شکست بخورد و این حرف برای من خیلی جالب بود چون شش ماه قبل در حاشیه نمایش فیلم خاکستر سبز شبیه این تحلیل را از رئیس محترم جمهورمان شنیدم."