خلاصه ماشینی:
"این فیلم با روح و جالبتوجه که از سینمای صامت و زمان تولد سانسور تا مقطع فعلی را در بر میگیرد، ندرتا خستهکننده اما غالبا برای افرادی که آشنایی نزدیکی با تاریخ سینمای ایران ندارند،غیر قابل درک است.
آیا میتوان فیلم را به عنوان فیلمی انتقادی نسبت به اهداف انقلاب تلقی کرد؟ محسن مخملباف:انقلاب اسلامی از خواستها و نیازهای مردم ایران برخاست و در این ده ساله انقلاب،همچون دیگر حرکتها و جنبشها،با مسائل و مشکلاتی روبروگردیده است.
اما این بدان معنی نیست که من اصول انقلاب را مورد انتقاد قرار دادهام میخواستم نشان دهم که مردم مستضعف و تحت فشار در ایران در چه شرایطی زندگی میکنند.
افراد بسیاری در خارج از ایران تصور میکنند که انقلاب اسلامی چهرهای تهاجمی دارد،به گونهای که قصد تهاجم و غصب فرهنگ دیگر مردمان را دارد و این اصلا درست نیست.
آیا میتوان این تفاوت را امری عادی و طبیعی تلقی کرد و یا باید آنرا به عنوان نوعی اعتراض پذیرفت؟یکی از صحنههایی که مفهوم بسیار و بیانی به غایت موجز و قوی دارد و مرزهای تفوق و برتری در جامعه را نشان میدهد،صحنهای است در آن نمایشگاه عکس،مهری از جبههگیری و اتخاذ موضع در معرفی عموم و در قبال عکسهایش،سرباز میزند.
آیا موضوع برابری زن و مرد در جامعه ایرانی به عنوان موضوع و مسئلهای محوری مورد بحث قرار میگیرد؟ در رابطه با برابری زنان به طور جدی بحث نمیشود چرا که مسائل و مشکلاتی که مردم با آنها روبرو هستند به آداب و سنن بسیار کهن بر میگردد و برای تغییرات این وضع به زمان زیادی نیاز است."