خلاصه ماشینی:
"شکست این فیلمها در گسترش یافتن و فراسوی تناقضها و عدم تجانسها رفتن را باید به منع شدن بنیادهای فرهنگ آمریکایی از ارائه هر گزینهای از نهادهای فرهنگی برای سرمایهداری پدرسالارانه،نسبت داد؛ممنوعیتی که هنوز هم ادامه دارد.
تبیین دیدگاه سیاسی/اعتقادی اسکورسیزی بسیار مشکل است(به عنوان نمونهای از توانایی هنر در فراتر بودن از بیان چنین تعاریفی):اسکورسیزی همواره از ملزم ساختن و متعهد کردن خود به هر نظرگاه رادیکال مشخص و قابل تعریفی طفره رفته است.
با این حال،با توجه به آنالیزهای سیستماتیک غیر محسوس بنیاهای اجتماعی امریکایی،فیلمهای او به وضوح تعریفی از واژهء«رادیکال»را به دست میدهند.
میتوان وقفههای جدی در فصل افتتاحیهء فیلم-که به وضوح بر روی برخی از سطوح فیلم،بهویژه از حیث استعاری دیده میشود-را به عنوان ماحصل این همکاری بعضا ناسازگار ذکر کرد:این منظر تصریح شده را در سلطان کمدی اسکورسیزی(که بدون همکاری با شریدر ساخته شد)با تواریهای آشکارا روشنش در پایانبندی فیلم،ملاحظه میکنیم."