خلاصه ماشینی:
"قرار بود این اتفاق بیفتدکه مدیر وارد صحنه شود؛ ولی به لطف این23 بازیگر محترم این اتفاق نیفتاد تا اینکهیک شب - که معجزه بود - در ذهنم این چیزجرقه زد که اگر این چهار کارگر که نمودآدمهای این جامعه هستند روبهرویتماشاگران قرار بگیرند و این به تماشاگرالقا شود که هر کدام از آنها ممکن است یکیاز کارگران باشند آن وقت قضیه مدیر رامیشود به شکل دلخواه مطرح کرد.
۩در هر سه نمایش شما، یک محدودیتحرکتی برای بازیگران وجود دارد؛ مثلازنجیرهای ملاقات شبانه یا خط قرمز «لوله »این محدودیتها به خاطر چیست؟ • این محدودیت تعمدی است.
پروسه آمدن و رفتن وجایگزینی مدیر برایم خیلی اهمیت داشت ودر ذهنیت کارگرها نیز این تشویش ونگرانی دیده میشود.
من آدمی نیستم که بتوانمبگویم در این پروسه هستم؛ ولی اعتقاد دارمکه این پروسه وجود دارد و برای آدمهای باهوش است!
پروسه آمدن و رفتن و جایگزینی مدیربرایم اهمیت داشت و در ذهنیت کارگرها نیزاین تشویش و نگرانی دیده میشود."