خلاصه ماشینی:
"به عنوان نمونه اغلب کشورهای حاشیه خلیجفارس علیرغم در دست داشتن درآمدهای نفتی سرشاری که در خلال چند دهه به دست آمده است، نتوانستهاند توسعه پایدار (Sustainable Development)را به وجود آورده، اقتصاد بدون نفت را متجلی سازند؛ چنان که بسیاری از آنها امنیت را به شکل درون منطقهای، رؤیایی بیش نمیدانند و این در حالی است که در درون کشورهای خود نیز با بحران هویت (Identity Crisis)و بحران مشروعیت (Legitimacy Crisis)مواجه هستند.
به طور خلاصه کشورهای جنوب نه تنها با مسائل درونی مانند توسعه سیاسی و اقتصادی، ثبات داخلی و خصومتهای منطقهای مواجه هستند، بلکه با تغییر نظام بینالمللی (که امیدوار کننده هم نیست) نیز روبرو میباشند (نمودار شماره 1) نمودار شماره 1 مشکلات درونی و بیرونی کشورهای جنوب روزنه نگاه بازیگران جنوب درباره نظم جهانی غالبا دیدگاه جنوب درباره نظم نوین جهانی (New International order)دیدگاهی تیره و تار است.
نمودار شماره 3 ارزش وارداتی اسلحه توسط کشورهای جهان سوم سالهای 1990-1971 (مبنای محاسبه ملیون به واحد دلار آمریکاست) بدون شک کشورهای پیشرفته با توجه به خوی سود جویانهای که دارند، نمیخواهند چنین بازار گرمی را از دست بدهند، از این رو، تنها توجیه برای فشارهای کشورهای شمال این است که آنان در صدد هستند با تضییقات بیشتری سیاستهای مطلوب خود را در سطح بین المللی جاری سازند و در اجرای این استراتژی، تحدید تسلیحات را مطرح نمودهاند.
نمودار شماره 5 ادامه نابرابری جهانی در دنیای پس از جنگ سرد کشورهای شمال بدیهی است کشورهای شمال با داشتن تنها 51 از جمعیت جهانی و در اختیار داشتن دینامیسم 32 از اقتصاد جهانی، دارای منافع بلند مدتی برای پیریزی نظام نوین هستند که در دیدگاه اکثریت مردم دنیا مقبول و پذیرفته باشد."