خلاصه ماشینی:
"دانشجویان نمایشنامههایی را انتخاب میکنند که برای تجربه درسی خودشان باید حائز اهمیت باشد و این در حقیقت نوعی تجربه و کارآموزی در کار تحصیلشان بشود، درحالیکه در جامعهای که ما زندگی میکنیم و تئاتر به آن معنای حقیقی وجود ندارد خواهینخواهی تئاتر دانشجویی هم فقط یک تئاتر است که صرفا به خاطر کار کردن دانشجویان در آن، نمیشود اسم تئاتر دانشجویی بر آن گذاشت چون همه میخواهند فعالیت داشته باشند، این نه کنترل میشود و بهوسیله یک روشنفکری که در خدمت به چیز خاصی است هدایت میشود ما باید لغت را عوض کنیم اگر اینطور باشد پس بر جوانان هم در ناحیهای جمع میشوند و کار تئاتر میکنند باید گفت گروهی که تئاتر محلهای کار میکنند.
خیلی خوب بود اگر دانشجویان ما این پشتوانه را داشتند و در نتیجه وقتی را که ما صرف این کار میکنیم، واقعا صرف تربیت بازیگر یا کارگردان میکردیم ما هنوز در مرحله تأمین پشتوانه فرهنگی هستیم و 4 سال هم خیلی زود میگذرد مضافا که ما در شرایطی کار میکنیم که حتی دست استادان تئاتر هم باز نیست چون تئاتر در مملکت ما نهضت نوپایی است."