خلاصه ماشینی:
"هر چند موضوعات میتوانند به دلایل مختلف تداول عمومی پیدا کنند، اما چرا اینقدر باید از بستر اصلی خود که همان «بررسیهای عالمانه و محققانه باشد» خارج گشته و به بحثهای لفظی و تعریفهای دلبخواهی و سلیقهای سوق داده شود؟ و مبدل به اهرمی سیاسی برای بلند کردن یا به زمین زدن این و آن گردد؟ شایسته است به دور از برخوردهای سیاسی و موضعگیریهای احساسی نسبت به مفاهیم و مبانی سیاسی، پژوهشگران و محققان بویژه پژوهشگران علوم اجتماعی در تبیین زوایای ناگفته این اصطلاح در قالب نوشتارها و گفتمانهای علمی و منطقی، پس از پردهبرداری و بازسازی این واژه، زمینه دستیابی به مفهوم درست جامعه مدنی مطلوب را فراهم سازند.
جامعه مدنی در نگاه اندیشهوران غرب جامعه مدنی که از مفاهیم کهن و در عین حال نو و تازه اندیشه سیاسی است، در غرب از پیش از میلاد مسیح تاکنون، از سوی فیلسوفان و متفکران اجتماعی آن دیار با تعابیر گوناگون مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است و امروزه این واژه در قالب تعابیر دیگری چون دولت مدنی، حوزه تبادلات سیاسی و حوزه عمومی که هر یک بیانگر دیدگاهی در باب حدود و ثغور جامعه مدنی است، به کار میرود.
در چهارمین مقاله، نسبت دین و جامعه مدنی مورد بحث قرار گرفته که نویسنده با تنقیح موضوع به تعاریف این واژه از دیدگاه فلاسفه غرب پرداخته و سپس با تبیین حکومت اسلامی، قلمرو آن را اسلام راستین دانسته است و سرانجام نتیجه میگیرد که میان جامعه مدنی و اسلامی سازگاری وجود ندارد، چون تفاوت ماهوی دارند و توصیه میکند به جای جامعه مدنی دینی همان تعبیر جامعه اسلامی به کار رود تا از هرگونه التباس و اشتباهی مصون باشیم."