خلاصه ماشینی:
"به یمن همپایی در تالیف قلوبی خانه تئاتر و دایره هنرهای مطربی بزرگداشتها برگزار کنند از هنرمندان برادر مردمی تشویق ما مکرر کنند از فسیلها و نئاندرتالها و جقلها و پقلها و نقلیها و بهرهبرداری مناسب نمایند از بالماسکههایی که به مکر کوهکن برگزار میشود و خوشبختانه در این سال مکرم به یمن بیتوجهی این عنود ابن عنود از رق و بیاطلاعی خسروان از عالم؛ بعضی از نوابغ و بزرگان به حیله این دشمنی فطری مطربی به درک واصل شوند و دایره هنرهای مطربی و مطربان از شرشان خلاص شوند و این نیکوترین اتفاق در تیاتر باشد که به مدد ریاست و زعامت پنج روزه این نود و لتان رخ مینماید.
این استاد دکتر نازنین آنقدر نازنین است که به جهت نرم کردن دل فرشتهای، فرشته دیگری را تأدیب فرموده و چون مدرسه مطربی آزاد که چاله میدان نیست که بشود به همین مفتی زد بیخ گوش دختر مردمان یک فقره مکر کوهکنی به کار بسته و به بهانة آموزش چکخوری افسری این ابداع بیبدیل را آفرینش فرموده است."