خلاصه ماشینی:
"من نمیگویم نوپاها را تحویل نگیریم بلکه میخواهم بگویم این بیست ـ سی نفر که قدرتهای عظیم تئاتریاند، اینها را تحویل بگیرید تا آنها از نوجوانان و آدمهای نوپا استفاده کنند نه اینکه ما این هزینه را صرف آدمهایی کنیم که متوسطاند و بعد آن آقایونی که استخوان خرد کردهاند ـ من با بعضیهایشان صحبت کردم که عمرشان را در تئاتر گذراندهاند حتی بعضی از آنها به من میگفتند ما دلمان میخواهد روزی اگر قرار است بمیریم که خواهیم مرد در عرصه تئاتر و، روی سن بمیریم، در صحنه باشیم و بمیریم چون بخش عمدة عمرمان را در آن گذراندهایم ـ خب چرا این آدمها را کنار میگذاریم و آدمهای نوپا را تحویل میگیریم؟ باز میگویم که افراد متوسط را نباید رها کرد، قدرتها را هم به لحاظ مالی و هم به لحاظ حرمت باید حفظ کنیم.
آقای رضا کیانیان به من میگفتند: «بچه بودم قبل از پیروزی انقلاب در مشهد، آقایی به نام مرحوم سرهنگی ـ اگر اشتباه نکنم ـ بود که تئاترهایی را به صحنه میآوردیم که نویسندهاش آقای خامنهای بود» کشوری که رهبرش در زمینة موسیقی هم اطلاعات دارد و حتی یک نوبت ملاقاتی که در دوران ریاستجمهوری ایشان با ایشان داشتیم ـ که خیلی از آقایانی که الان به عنوان کارگردان مطرح سینما هستند نیز بودند ـ موضوعاتی را آقای خامنهای در کتابهای نویسندگان غربی و شرقی مطرح کردند که همة ما مانده بودیم که ایشان چقدر اشراف به داستان و کتاب و اینگونه موضوعات هنری دارند و یکی از مطالب خیلی قشنگی که ایشان آن موقع مطرح میکردند، میفرمودند: کارگردان نباید مستقیم به مخاطب اطلاعات بدهد و مخاطب باید طوری باشد که از کنار برنامهای که ارائه میشود خودش مطلب را بگیرد و خودش فکر کند نه اینکه کارگردانی لقمهای را آماده کند و در دهان مخاطب بگذارد و بگذارید هر کسی با استعداد خودش و به نوبه خودشان از این برنامه استفاده کنند."